SMMS

بسم الله الرّحمن الرّحیم

SMMS

بسم الله الرّحمن الرّحیم

SMMS

سلام...امیدوارم روز خوبی داشته باشید...

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

۲ مطلب در فروردين ۱۴۰۱ ثبت شده است

 

روش برخورد با دشمن

 

مبادا قراردادی را امضا کنی که در آن برای دغلکاری و فریب راههایی وجود دارد، و پس از محکم‌کاری و دقت در قرارداد نامه، دست از بهانه‌جویی بردار، مبادا مشکلات پیمانی که بر عهده‌ات قرار گرفته، و خدا آن را بر گردنت نهاده، تو را به پیمان‌شکنی وادارد، زیرا شکیبایی تو در مشکلات پیمانها که امید پیروزی در آینده را به همراه دارد، بهتر از پیمان‌شکنی است که از کیفر آن می‌ترسی، و در دنیا و آخرت نمی‌توانی پاسخ‌گوی پیمان‌شکنی باشی.

 

 نامه 53 (نامه به مالک اشتر، در سال 38 هجرى هنگامى که او را به فرماندارى مصر برگزید،آن هنگام که اوضاع محمد بن ابى بکر متزلزل شد،و از طولانى‌ترین نامه‌هاست که زیبایى‌هاى تمام نامه‌ها را دارد

با خدا و با مردم، و با خویشاوندان نزدیک،و با افرادى از رعیّت خود که آنان را دوست دارى،انصاف را رعایت کن،که اگر چنین نکنى ستم روا داشتى و کسى که به بندگان خدا ستم روا دارد خدا به جاى بندگانش دشمن او خواهد بود،و آن را که خدا دشمن شود،دلیل او را نپذیرد،که با خدا سر جنگ دارد،تا آنگاه که باز گردد،یا توبه کندو چیزى چون ستمکارى نعمت خدا را دگرگون نمى‌کند،و کیفر او را نزدیک نمى‌سازد،که خدا دعاى ستمدیدگان را مى‌شنود و در کمین ستمکاران است مردم گرایى،حق گرایى دوست داشتنى‌ترین چیزها در نزد تو،در حق میانه‌ترین،و در عدل فراگیرترین،و در جلب خشنودى مردم گسترده‌ترین باشد،که همانا خشم عمومى مردم،خشنودى خواص(نزدیکان)را از بین مى‌برد،امّا خشم خواص را خشنودى همگان بى‌أثر مى‌کند

خواصّ جامعه،همواره بار سنگینى را بر حکومت تحمیل مى‌کنند زیرا در روزگار سختى یاریشان کمتر،و در اجراى عدالت از همه ناراضى‌تر،و در خواسته‌هایشان پافشارتر،و در عطا و بخشش‌ها کم سپاس‌تر،و به هنگام منع خواسته‌ها دیر عذر پذیرتر،و در برابر مشکلات کم استقامت‌تر مى‌باشنددر صورتى که ستون‌هاى استوار دین،و اجتماعات پرشور مسلمین،و نیروهاى ذخیرۀ دفاعى،عموم مردم مى‌باشند،پس به آنها گرایش داشته و اشتیاق تو با آنان باشدضرورت راز دارى از رعیّت،آنان را که عیب جوترند از خود دور کن ،زیرا مردم عیوبى دارند که رهبر امّت در پنهان داشتن آن از همه سزاوارتر است،پس مبادا آنچه بر تو پنهان است آشکار گردانى، و آنچه که هویداست بپوشانى که داورى در آنچه از تو پنهان است با خداى جهان مى‌باشد، نفى:آپورتونیسم Opportunism (فرصت طلبى پس چندان که مى‌توانى زشتى‌ها را بپوشان،تا آن را که دوست دارى بر رعیّت پوشیده ماند خدا بر تو بپوشاند

گره هر کینه‌اى را در مردم بگشاى،و رشته هر نوع دشمنى را قطع کن،و از آنچه که در نظر روشن نیست کناره گیر.در تصدیق سخن چین شتاب مکن،زیرا سخن چین گرچه در لباس اندرز دهنده ظاهر مى‌شود امّا خیانتکار است جایگاه صحیح مشورت بخیل را در مشورت کردن دخالت نده،که تو را از نیکوکارى باز مى‌دارد،و از تنگدستى مى‌ترساند.ترسو را در مشورت کردن دخالت نده،که در انجام کارها روحیّه تو را سست مى‌کند.حریص را در مشورت کردن دخالت نده،که حرص را با ستمکارى در نظرت زینت مى‌دهد.همانا بخل و ترس و حرص،غرائز گوناگونى هستند که ریشۀ آنها بدگمانى به خداى بزرگ است

ادامه دارد

شرح و تفسیر حکمت 186 نهج البلاغه  

علی(علیه السلام) فرمودند:لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِکَفِّهِ عَضَّةٌ.

آن ستمگر که ابتداى به ظلم مى کند فرداى قیامت دست خود را از پشیمانى (به دندان) مى گزد.

امام علی(علیه السلام) در این گفتار حکیمانه خود هشدار شدیدى به ظالمان و ستمگران مى دهد و مى فرماید: «آن ستمگر که ابتداى به ظلم مى کند فرداى قیامت دست خود را از پشیمانى (به دندان) مى گزد»، (لِلظَّالِمِ الْبَادِی غَداً بِکَفِّهِ عَضَّةٌ). امام(علیه السلام) این سخن را از آیه 27 سوره فرقان برگرفته است آنجا که مى فرماید: «(وَیَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَى یَدَیْهِ یَقُولُ یَا لَیْتَنِى اتَّخَذْتُ مَعَ الرَّسُولِ سَبِیلا)، و (همان) روزى که ستمکار دست خود را (از شدت حسرت) به دندان مى گزد و مى گوید: اى کاش با رسول (خدا) راهى بر گزیده بودم».

نکته شایان توجه این است که امام(علیه السلام) در اینجا ظالم را مقدم به «بادى» کرده یعنى آن کسى که ابتداى به ظلم مى کند، از این نظر که شخص دوم اگر مقابله به مثل کند ظلم نیست بلکه احقاق حقى است و اگر بیش از مقابله به مثل کند باز قبح و زشتى ظلم او به اندازه کسى که ابتدا به ظلم کرده نیست و تعبیر به «عَضَّة» (به دندان گزیدن) کنایه از شدت ناراحتى است، زیرا انسان هنگامى که به ناراحتى هاى شدید گرفتار مى شود، ناراحتى هایى که از خود او سر زده و خودش باعث و بانى آن بوده مى خواهد از خود انتقام بگیرد و براى این کار به آزار خویشتن مى پردازد، گاه بر سر و صورت خود مى کوبد و گاه دست خود را که با آن کار خلافى انجام داده مى گزد و همه اینها نشانه ناراحتى شدید از کار خویشتن و نوعى مجازات و انتقام از خود است.

در حدیثى از امام موسى بن جعفر(علیه السلام)مى خوانیم: «فى رَجُلَیْنِ یَتَسابّانِ فَقالَ: الْبادی مِنْهُما أَظْلَمُ وَوِزْرُهُ وَوِزْرُ صاحِبِهِ عَلَیْهِ ما لَمْ یَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ، امام(علیه السلام) در مورد دو نفر که به هم دشنام مى دادند فرمود: آن کس که ابتدا کرده ظالم تر است و گناه او و گناه نفر دیگر بر اوست مادامى که مظلوم از حد تعدى نکند». جمله اخیر (ما لَمْ یَتَعَدَّ الْمَظْلُومُ) ممکن است اشاره به آن قسم از سب باشد که مظلوم در انجام آن مجاز است مثل این که کسى به دیگرى بگوید: «لعنة الله علیک» و او در جوابش بگوید: «علیک لعنة الله» ولى در همان کتاب اصول کافى و بعضى کتب دیگر به جاى «ما لَمْ یَتَعَدَّ»، «ما لَمْ یَعْتَذِرَ» آمده است اشاره به این که اگر شخص دشنام دهنده عذرخواهى کند و از کار خود توبه کرده و جبران نماید گناه او برداشته مى شود. این نسخه صحیح تر به نظر مى رسد، زیرا درباره نفر دوم تعبیر به «وِزْر» شده که نشان مى دهد او هم گناه کار است خواه تعدى کند یا تعدى نکند، ولى هرگاه مسئله عذرخواهى پیش آید مشکل حل مى شود.