نام و لقب های حضرت فاطمه (علیها السلام)
هر یک از نام های حضرت زهرا(علیها السلام)به بعد خاصی از شخصیت و کمالات و فضلیت های اخلاقی و الهی آن بانوی بزرگ دلالت دارد . بنابراین، یکی از راه های آشنایی با شخصیت حضرت زهراعلیها السلام تعمق در مفهوم این نام هاست . در اینجا، به صورت بسیار مختصر توضیحاتی مربوط به برخی از لقب های حضرت را، که در روایت وارد شده است، ارائه می گردد . امید که موجب آشنایی بیش تر با شخصیت بی نظیر این الگوی بزرگ انسان الهی باشد .
1-فاطمه
واژه فاطمه را در معانی چون بازدارنده و جداکننده و جداشده از بدی ها به کار می برند .
نقل می کنند روزی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) از دختر بزرگوارشان سؤال کردند دخترم آیا می دانی که از چه جهت تو را [فاطمه] نام گذارده ام؟ حضرت زهرا(علیها السلام) عرض کردند: به چه خاطر یا رسول الله؟ رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمودند: چون خداوند تو و شیعیان راستین و دوستداران واقعی تو را در روز قیامت از آتش دوزخ جدا خواهد کرد.
از امام صادق (علیه السلام) هم روایت شده است که بدان جهت دختر بزرگوار رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) را فاطمه نامیدند که او از شرک و سایر بدی و آلودگی ها جدا شده و به همه پاکی ها و فضلیت ها آراسته گردیده است.
امام باقر(علیه السلام) نیز می فرمایند: خداوند متعال این بانوی گران مایه، فاطمه (علیها السلام) ، را به واسطه دانش و معرفت بر دیگران ممتاز ساخته است .
2- مبارکه
یکی از نام های حضرت زهرا(علیها السلام) "مبارکه" است . در مفردات راغب برکت به معنای سرچشمه خیر و رحمت الهی به کار رفته است، به گونه ای که نه می توان از جوشش آن جلوگیری به عمل آورد و نه اندازه آن را دانست . بر این اساس، چیز با برکت را مبارک گویند . از آنجا که هرگونه خیر، خوبی و برکت در نسل پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) از مجرای وجودی حضرت زهرا(علیها السلام) جریان پیداکرده است . از جمله آن ها، تداوم نسل پرافتخار آن حضرت است، لذا او را مبارکه نامیده اند . خداوند تبارک و تعالی فاطمه (علیها السلام) را مصداق بارز کوثر و خیر و برکت فراوان و مظهر عطایای بی پایان قرارداد و تا نظام هستی برقرار است، به برکت او، جهانیان از نعمت سعادت و هدایت برخوردار باشند، و لحظه ای زمین از حجت الهی خالی نباشد تا هرکس که دوستدار راه سعادت و نجات است، بتواند از طریق چنگ زدن به ریسمان هدایت و پناه بردن به حجت معصوم از ذریه فاطمه (علیها السلام) به سعادت و خوشبختی جاودان دست یابد .
3-صدیقه
صدیق به کسی می گویند که در راست گویی کامل باشد و هرگز دروغ بر زبان او جاری نشود، و درستی کارهایش، سخنان او را تصدیق کند .
در فرهنگ اسلامی مرتبه و منزلت صدیقین در ردیف پیامبران و شهدا ذکر شده است . حضرت زهرا(علیها السلام) را "صدیقه" نامیده اند، چون صداقت و درستی اساس زندگی او را تشکیل می داد . هرگاه لب به سخن می گشود، جز راست نمی گفت . هر وقت در نزد عایشه سخن از زهرا (علیها السلام) به میان می آمد، او می گفت: به غیر از رسول خدا(صلی الله علیه وآله) کسی را راست گوتر از فاطمه ندیدم.
رسول اکرم (صلی الله علیه وآله) روزی به علی (علیه السلام) فرمودند: سه چیز گرانبها به تو هدیه داده شده است که به هیچ کس حتی به خود من هم داده نشده است: یکی از آن سه نعمت همسر گران قدری چون دخترم صدیقه است که آن نعمت بزرگ به تو ارزانی شده است و به غیر از تو کسی از چنین نعمتی برخوردار نیست.
حتی در یکی از روزهای پایان زندگی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به علی (علیه السلام) از جمله این توصیه را فرمودند که من به فاطمه مطالبی را گفته ام تا بعد آن ها را به تو بگوید . بنابراین، هر چه فاطمه از قول من به تو گفت، آن ها را تصدیق کن، چون او بسیار راستگوست.
در قرآن کریم از اشخاصی که گفتار آنان با رفتارشان هم خوانی دارد و نیز از کسانی که مطالب حق را باور کرده و آنها را تصدیق نموده اند، با صفت صدیق یاد شده است . از جمله ایشان ابراهیم خلیل (علیه السلام) و ادریس (علیه السلام) و حضرت مریم (علیه السلام) است . در مورد مادر بزرگوار حضرت عیسی (علیه السلام) در آیه 75 سوره مائده می خوانیم: مسیح فرزند مریم پیامبر است و قبل از او نیز پیامبرانی برای مردم فرستاده شده بود، مادر عیسی زنی بسیار راست گو بود .
4-طاهره
از جمله اسم های معروف حضرت زهرا(علیها السلام) "طاهره" است . در لغت این لفظ به معنی پاکیزه، بی عیب و معصوم به کار می رود . امام باقر(علیه السلام) در مورد علت نامگذاری آن حضرت می فرمایند: فاطمه دختر رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را به این دلیل طاهره نامیده اند که او از هرگونه آلودگی ظاهری و باطنی و جسمی و معنوی پاک بود .
به علاوه به ده ها روایت از مفسران و محدثان شیعه و سنی، در تفسیر آیه 33 سوره احزاب که به آیه تطهیر مشهور است، حضرت زهرا(علیها السلام) اولا، از اهل بیت پیامبر(صلی الله علیه وآله) محسوب می شوند . ثانیا، مراد از تطهیر دور ساختن ایشان از هرگونه آلودگی و رجس است که همانا به معنی مقام عصمت می باشد این آیه به وجود آن کمال در همه اهل بیت (علیهم السلام) دلالت کامل دارد . بنابراین، می توان گفت: از آن جهت که دختر بزرگوار رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) از عصمت برخوردار بودند و از هرگونه آلودگی به زشتی ها در امان بودند، آن حضرت را طاهره و طیبه نامیده اند .
5-راضیه
راضیه به کسی می گویند که در برابر پیش آمدهای تلخی که برای او واقع می شود، خرسند بوده و در مقابل تقدیرات الهی تسلیم و راضی و خوشنود باشد . این صفت یکی از بالاترین مراتب ایمان است . حضرت زهرا(علیها السلام) از آن رو "راضیه" می گویند چون در عمر کوتاه خود سختی های بسیاری را تحمل کرد و انواع آزار و اذیت ها را در راه دفاع از مکتب اسلام و حفظ مقام ولایت با روی گشاده پذیرا شد و در مقابل هیچ یک از مصایب و مشکلات و حوادث تلخی که برای او مقدر شده بود، تردیدی به دل راه نداد و همه آن ها را به عنوان امتحان و آزمایش الهی با آغوش باز پذیرفت و به برکت این کمال و سعه صدر، به مقام و مرتبه والای ایمان ست یافت و سرانجام، در پایان حیات دنیوی با خطاب: یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مورد تکریم حضرت ربوبی قرار گرفت .
6- مرضیه
"مرضیه" به کسی گفته می شود که خدا و رسول او پیوسته از رفتار و کردار و گفتار او راضی باشد . از آنجایی که به تصریح آیه تطهیر و ده ها روایت، چون حضرت فاطمه (علیها السلام) از مقام عصمت برخوردار بودند، تمام اعمال و رفتار او مورد رضای خداوند متعال و پیامبر اکرم بود و حتی رسول اکرم( صلی الله علیه وآله) بارها به این حقیقت تصریح فرمودند که چون حضرت زهرا(علیها السلام) همواره در محدوده اراده و مشیت و رضایت خدا گام برمی دارد، لذا رفتار و کردار او بهترین ملاک برای خوبی و بدی اعمال است . اگر او از چیزی خرسند باشد، خداوند نیز از این کار خرسند است و در صورتی که او نسبت به کسی یا کاری ناخرسند باشد، دلیل ناشایستی آن کس و یا ناشایستگی آن کار نزد خداوند است . رسول خدا (صلی الله علیه وآله) همواره در طول عمر مبارکشان این دو سخن را به زبان جاری می کردند که آن کس که فاطمه را بیازارد، مانند آن است که مرا آزرده است و کسی که مرا بیازارد، خداوند را ناخرسند ساخته است .
همچنین آن حضرت به عنوان یک هشدار در مناسبت های مختلف می فرمود: ای فاطمه خداوند به سبب خشم تو غضب می کند و به رضایت تو خشنود می شود . این همه حکایت از برخورداری حضرت زهرا(علیها السلام) از مقام مرضی خدا بودن دارد . لذا یکی از نام های آن حضرت "مرضیه" قرار داده شد .
7-محدثه
"محدثه" - بفتح دال - کسی است که مخاطب حدیث و الهام غیبی واقع می شود . به عبارت دیگر، کسی که فرشتگان با او سخن می گویند "محدثه" می نامند . حضرت زهرا(علیها السلام) را محدثه می نامند چون براساس روایتی، آن حضرت از نوعی وحی و الهام آسمانی برخوردار بوده است . مگر به کسی غیر از پیامبر هم وحی و الهام می شود؟ در پاسخ باید گفت: بر اساس آیات قرآن و روایات متعددی از اولیای الهی و طول تاریخ، به غیر از انبیا افراد دیگری هم طرف خطاب فرشتگان الهی واقع شده اند و به ایشان الهام های غیبی می شده است . به عنوان مثال، حضرت مریم (علیها السلام) با فرشته الهی دیدار کرده و سخن گفت. و هم چنین درباره مادر حضرت موسی (علیه السلام) قرآن کریم می فرماید: به مادر موسی وحی فرستادیم.
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: فاطمه را به آن جهت محدثه گفته اند، چون پیوسته فرشته ای بر او نازل می شد و با او سخن می گفت و حتی آن فرشته به حضرت زهرا(علیها السلام) می فرمود: ای فاطمه خداوند تو را را برگزیده و پاکیزه گردانیده و تو را بر همه زنان عالم برتری بخشیده است.
بر طبق سخنان اهل بیت (علیهم السلام) فرشته های الهی وقتی به حضور حضرت فاطمه وارد می شدند موضوعاتی چون حوادث آینده تاریخ و احکام الهی با آن حضرت سخن می گفتند و حضرت علی (علیه السلام) به تقاضای حضرت زهرا(علیها السلام) این مطالب را می نگاشتند که کتاب معروف مصحف حضرت زهرا(علیها السلام) ره آورد گفت وگو با فرشته های الهی است . حضرت صادق (علیه السلام) به ابوبصیر می فرماید: مصحف فاطمه (علیها السلام) نزد ماست . مردم اطلاع ندارند که این مصحف چیست . مطالب آن همان اموری است که پروردگار عالم آن ها را بر مادرمان زهرا(علیها السلام) وحی فرموده است .
8-زهرا
ریشه واژه زهرا «زهر» است، به معنای صفا و روشنی و درخشندگی . درباره علت زهرا نامیده شدن حضرت فاطمه (علیها السلام) روایات زیادی است که به بیان دو نمونه اکتفا می کنیم:
حضرت امام باقر(علیه السلام) می فرمایند: فاطمه (علیها السلام) را به این دلیل زهرا نامیدند، چون وقتی خداوند متعال او را آفرید نورانیت آن بانوی بزرگ آسمان ها و زمین را روشن ساخت و فرشتگان در برابر عظمت و نورانیت او سجده کردند و از پروردگار عالم سؤال فرمودند: پروردگارا، این چه نوری است که به آن ها وحی شد . فرمود: این نور از من است که آن را دور آسمان زمین قرار دادم . در آینده از این نور امتی پدید خواهد آمد که به انجام دستورات من قیام کنند و بندگان مرا به راه راست و سعادت هدایت نمایند . آنان خلفای من در زمین خواهند بود.
در روایتی دیگر از امام صادق (علیه السلام) چنین نقل شده است: روزی از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد، چرا حضرت فاطمه (علیها السلام) را زهرا نامیدند؟ آن حضرت در پاسخ فرمودند: چون در مواقعی که فاطمه (علیها السلام) در محراب عبادت برای نماز و نیایش می ایستاد، آن چنان نورانیت او بر اهل آسمان می درخشید که نور ستارگان بر ساکنان زمین درخشندگی دارند .
علاوه بر آنچه گفته شد، برای حضرت صدیقه کبری فاطمه زهرا(علیها السلام) ده ها نام و لقب و کنیه دیگر هم ذکر شده است که هر یک از آن ها به بعدی از ابعاد عظمت و فضایل و کمالات آن حضرت دلالت دارند که از جمله آن هاست:
ام ابیها (مادر و دلسوز پدر) ; ام الائمه (مادر امامان) ; بتول (بی همتا و ممتاز از دیگران) ; تقیه (بسیار پرهیزگار) ; ریحانه (گل خوشبو) ; زکیه (پاک و پاکدامن) ; سیدة النساء (سرور بانوان) ; شهیده، عارفه، عالیه، عزیزه، علیمه، فاضله، کریمه، مؤمنه، ممتحنه، منصوره، نوریه، وحیده، مهدیه و . . .
دوره ی کودکی (قبل از هجرت)
این دوره همزمان با اوج دعوت رسول خدا (صلی الله علیه و آله )و از طرف دیگر فشارهای مشرکان مکه بود. زیرا حدود یک سال از دعوت علنی پیامبر (صلی الله علیه و آله )می گذشت و مشرکان به دلیل رویکرد طبقه ی فقیر به پیامبر، بی اندازه به خشم آمده بودند. ما در صفحات تاریخ موارد زیادی از این آزار و اذیت ها را می یابیم که گاه در حضور فاطمه ی زهرا (علیهاالسلام) انجام می شده است که یک نمونه ذکر می شود.
عبدالله بن مسعود می گوید: «هیچ وقت رسول خدا (صلی الله علیه و آله )را ندیده بودم که به قریش نفرین کند، مگر یک روز که پیامبر (صلی الله علیه و آله )در حال نماز بود و یک عده از قریش نشسته بودند و نزدیک آنها بچه دان شتری افتاده بود. آن ها با خود گفتند آیا کسی می تواند این بچه دان شتر را بردارد و بر پشت پیامبر (صلی الله علیه و آله )بگذارد. یکی از آن جمع برخاست و بچه دان را برداشت و بر پشت پیامبر (صلی الله علیه و آله ) انداخت. در این لحظه پیامبر (صلی الله علیه و آله )در حال سجده بود. فاطمه (علیهاالسلام )خود را به پدر رساند و آن را از پشت پدر برداشت و سر و صورت او را تمیز کرد.
صحنه ی غمباری بود و پیامبر (صلی الله علیه و آله) چنان از این بی حرمتی غمگین شد که بعد از نماز عرض کرد: «خدایا! خودت به حساب این ها برس» آن گاه یک به یک اهانت کنندگان را اسم برد و فرمود: «خدایا! بر توست جزای عتبه فرزند ربیعه، خدایا! بر توست جزای شیبه فرزند ربیعه، خدایا! خودت کار ابوجهل را تمام کن. خدایا! خودت به حساب عقبه فرزند ابی معیط برس. خدایا! خودت ابیّ بن خلف و امیّة بن خلف را نابود فرما.»
ابن مسعود در ادامه می گفت: دعای پیامبر (صلی الله علیه و آله) به اجابت رسید و در جنگ بدر همه ی این افراد به دست پیامبر (صلی الله علیه و آله) و علی (علیه السلام )کشته شدند. جنازه های آن ها را بعد از قتل به چاه ریختند و ابیّ و امیه چون قوی هیکل بودند، ابتدا پیکرشان را قطعه قطعه کردند، سپس در چاه انداختند.
می گذراند.
او هنوز کودکی 2 ساله بود که واقعه ی تلخ شُعب ابی طالب (علیه السلام )را نیز تجربه کرد. براساس ای واقعه که به ابتکار ابوسفیان در جلسه ی مشورتی دار الندوه اتخاذ شد، آنان تعهد نامه ای در سال هفتم هجری نوشتند که به موجب آن قرار شد؛ هیچ نوع مواد غذایی به محمّد و پیروانش نفروشند؛ هیچ چیز از آن ها نخرند؛ هیچ نوع معامله ای ننمایند؛ با آنان معاشرت و رابطه ای نداشته باشند؛ به آن ها دختر ندهند؛ از آنان دختر نگیرند؛ و در هر حادثه ای که روی داد به طرفداری از مخالفان آنان برخیزند. جمعیّت حاضر بعد از امضای تعهدنامه برخاستند و به سوی کعبه رفتند. ورقه ی تعهد را در داخل کعبه نهادند و در برابر بت ها قسم یاد کردند که به پیمان وفادار بمانند. این پیمان موجب شد حتّی به مسلمانان آذوقه هم نفروشند. و عرصه را چنان برایشان تنگ کردند که آنان ناچار شدند، از مکّه خارج شوند و در درّه ای به نام شعب ابوطالب پناه گیرند.ابوطالب، خدیجه، فاطمه و ... نیز در بین این جمع بودند.دوستان ابوطالب و خدیجه برایشان به طور مخفیانه غذا می آوردند و پیامبر (صلی الله علیه و آله) این آذوقه را بین اصحاب تقسیم می کرد. این سکونت اجباری سه سال طول کشید و البته در تمام سختی ها و گرفتاری ها فاطمه ی کوچک نیز همراه پدر و شریک سختی های او بود.