حضرت ام البنین ( سلام الله علیها) به نام فاطمه شناخته میشد که فرزند حزام بن خالد از قبیله کلاب بود. در بین زنان صدر اسلام، از او بعنوان ادیب و شاعری فصیح یاد میشد. نام پدرش، حِزام بود درحالیکه مادرش با نام ثمامه یا لیلا شناخته میشد.
ازدواج حضرت ام البنین با حضرت علی ( ع)
امام علی( ع) پس از شهادت حضرت فاطمه( س)، درباره انتخاب همسری اصیل و به دنیا آوردن فرزندانی دلیر و جنگاور با برادرش عقیل مشورت کرد؛ بدین دلیل که عقیل از مهارت خاصی در نسب شناسی عرب برخوردار بود. پیشنهاد عقیل برای ازدواج مجدد امیرالمومنین ، فاطمه بنت حزام بود که سرانجام حضرت علی ( ع) با او زندگی مشترکی را تشکیل داد.طبق گفته ها، ام البنین مجرد بوده و تا قبل از ازدواج با امام علی ( ع)، با شخص دیگری ازدواج نکرده بود.
درباره این که ام البنین به عنوان همسر دوم یا سوم امام علی ( ع)، بعد از حضرت فاطمه( س) بوده؛ اختلاف نظر وجود دارد. امام علی ( ع) بر اساس بعضی از نقل های تاریخی، پس از این که حضرت فاطمه( س) به شهادت رسید؛ به توصیه او با امامه نوه پیامبر( ص) و دختر زینب ازدواج کرد. ام البنین به نقل از فرموده ی امام صادق( ع)، بعد از حضرت فاطمه( س) به عنوان اولین همسر امام علی ( ع) شناخته میشد. برخی با استناد به این که تاریخ تولد نخستین فرزند ام البنین در سال ۲۶ قمری بوده است؛ می گویند که امام علی ( ع) قبل از سال ۲۳ قمری با ام البنین ازدواج کرده است ، درحالیکه سال ازدواج آن ها برطبق گفته ی بعضی دیگر، ۱۳ یا ۱۶ قمری می باشد؛ بدین دلیل که آن ها بر این عقیده اند که ۱۰ سال فاصله بین ازدواج آن ها و تولد حضرت عباس( ع) وجود داشته است.
ام البنین پس از این که به مدت چند وقت با امام علی ( ع) ازدواج کرده بود؛ از همسرش تقاضا کرد که دیگر با نام فاطمه، او را صدا نزند؛ بدین دلیل که وقتی حسنین( ع) نام فاطمه را می شندیدند به یاد مادرشان می افتادند. از این رو امام علی ( ع) نام ام البنین[ مادر پسران] را برای او انتخاب کرد. حاصل ازدواج امام علی ( ع) با ام البنین، پسرانی با نام های عباس( ع)، عبدالله، جعفر و عثمان بود.
ورود ام البنین به خانه علی
فاطمه کلابیه در زمان ورود به خانه ی امام علی گفت که تا زمانی که دختر بزرگ فاطمه( سلام الله علیها ) اجازه ی ورود ندهد به داخل خانه نمی روم که چنین کاری بیانگر نهایت ادبش به خاندان امامت بود. پس از ورود ام البنین ( علیهاالسلام) به خانه ی علی( علیهالسلام)، حسن و حسین( علیهماالسلام) در بستر بیماری بودند. از این رو عروس تازه ابوطالب، به محض آنورودش به خانه، در نزد بالین آن دو عزیز رفت و به دلجویی و پرستاری آن ها مانند یک مادر مهربان پرداخت و گفت که من برای فرزندان فاطمه کنیزی میکنم.
میلاد فرزند شجاعت
ابوالفضل العباس( علیه السلام ) به عنوان نخستین فرزند پاک ام البنین به شمار می رفت؛ هنگامى که امیرالمؤمنین( علیه السلام ) از ولادت عباس باخبر شد، خود را به خانه اش رساند و با دربر گرفتن او، بوسه بارانش کرد و درباره او مراسم شرعى تولد را اجرا کرد.
طبق رسم و سنّت اسلامی در روز هفتم تولّد حضرت عباس، گوسفندی را ذبح کردند تا برای او عقیقه کنند و به فقرا گوشتش را صدقه دهند. امیرالمؤمنین( علیه السلام )، جنگاورى و دلیرى فرزندش را از پس پرده هاى غیب در عرصه هاى پیکار دریافته بود و نسبت به قهرمان شدن او در اسلام، واقف بود؛ به همین خاطر نام عباس( دژم:شیر بیشه) را برای او انتخاب کرد؛ یک روز، حضرت ام البنین به اتاقش رفت و دید که عباس خردسالش بر روی پاهای علی( علیه السلام ) نشسته بود و حضرت علی آستین های عباس را بالا زده بود و با بوسیدن بازوانش به شدت گریه میکرد.
ام البنین با تعجب از همسرش سؤال کرد:چرا گریه می کنید؟ حضرت علی گفت که چطور عباس در رکاب برادرش به شهادت میرسد. ام البنین هم بهمراه امیرالمومنین گریه کرد ولی ایمان خود را با نشان دادن عظمتش و با صبر و بردباری خدا اینگونه بیان کرد که فرزندش فدایی جد رسول خدا ( صلی الله و علیه و آله) و ریحانه ی او خواهد شد.
سفارش به دفاع از ولایت
هنگامی که امام حسین علیهالسلام برای حج و هجرت بسوی عراق، مدینه را ترک کرد؛ سفارش ام البنین علیهاالسلام به همراهان امام حسین علیهالسلام این بود که:« چشم و دل مولایم امام حسین علیهالسلام و فرمانبردار او باشید».
حضرت ام البنین در واقعه عاشورا
وقتی که ام البنین ، خبر شهادت فرزندانش را متوجه شد؛ گریه کرد و با روحیهای قوی در اشعاری گفت:« ای کسی که دیدی حضرت عباس مانند پدرش به مبارزه با دشمنان پرداخت، تمامی فرزندان علی علیهالسلام از شجاعت و شهامت بسیاری برخوردارند. شنیدهام که عمود آهنین بر سر عباس زدند و دستهایش را قطع کردند؛ اگر پسرم، دست داشت؛ هیچ شخصی قادر به جنگیدن با او نبود؟»
حضرت ام البنین ( س) واقعه کربلا را ندید و در آن زمان در مدینه به سر میبرد. امالبنین بعد از دیدن بَشیر در مدینه که فرستاده امام سجاد علیهالسلام بود و وظیفه داشت که ماجرای کربلا و بازگشت کاروان امام حسین علیهالسلام را به گوش مردم برساند؛ از او سوال کرد:ای بشیر! چه خبری از امام حسین علیهالسلام داری؟ بشیر در جواب به ام البنین گفت:خدا صبرت دهد که عباس را به شهادت رساندند. امالبنین فرمود:خبر حسین علیهالسلام را به من بده!
بشیر به ام البنین ، خبر شهادت بقیه فرزندان را رساند، ولی امالبنین هم چنان جویای احوال امام حسین علیهالسلام بود و میگفت:فرزندان من و هر آنچه که در زیر آسمان است، را فدای حسینم می کنم. ام البنین ، پس از شنیدن خبر شهادت امام حسین علیهالسلام از بشیر، فریادی سر داد و گفت:ای بشیر! رگ قلبم را پاره کردی و سپس با ناله و شیون، صدایش را بلند کرد. او به دلیل کمال معنویتش به امام حسین علیهالسلام علاقه داشت که همین علاقه باعث فراموش کردن آن همه ایثار در راه مقام ولایت شد و صرفا از رهبرش سخن گفت.
حضرت ام البنین، بانویی از تبار دلاوران عرب
پدران و داییان حضرت امالبنین براساس تاریخ در پیش از اسلام، به عنوان دلیران عرب شناخته میشدند و دلیرْمردیهای فراوانی از آنها در زمان جنگ، نقل شده است که به عنوان بزرگ و پیشوای قوم خود در عین شجاعتْ محسوب میشدند به گونه ای که حاکمان زمانْ در مقابلشان تعظیم میکردند. عقیل( برادر علی علیهالسلام) درخصوص این دلیرمردان به امیرالمؤمنین علیهالسلام گفت:در میان عرب نمیتوان شجاعتر و قهرمانتر از پدرانش پیدا کرد.
ام البنین، پاسدار خاطره عاشور
توجه به زمان و مسایل مربوط به آن از مهمترین خصلت های ام البنین به شمار می رفت. پس از این که فرزندان ام البنین به شهادت رسیدند؛ هرروز با فرزند عباس به نام عبیدالله در قبرستان بقیع حاضر میشد و با سرودن اشعار خود، دردمندانه گریه می کرد. مردم هم او را دلداری می دادند. براساس بعضی از گفته ها مروان بن حکم نیز به قبرستان بقیع می رفت و درآنجا گریه و زاری می کرد. همچنین پس از این که حضرت زینب به مدینه رفت؛ ام البنین را دید و به او شهادت فرزندانش را تعزیت گفت.
علم و دانایی ام البنین (س)
ام البنین برطبق کتب تاریخی، با بصیرت و نور دانش، زندگی خود را گذرانده است. او بحدی به اهل بیت( علیهم السلام) علاقه داشت که درباره او می نویسند« ام البنین به قدری از عظمت و معرفت و بصیرت، برخوردار بود که پس از دیدن امیرالمؤمنین و بیماری حسنین از صمیم قلب و با ملاطفت و مهربانی با آن ها برخورد میکرد » در کلام او و فرزندش عباس می توان به میزان علم او پی برد. او از طریق علم و دانایی، فرزندانش را تربیت کرد.
درگذشت ام البنین (س)
ام البنین در سال ۷۰ هجری قمری یا ۱۳ جمادی الثانی سال ۶۴ درگذشت. وی در کنار عمه های محمد بن عبدالله به نامهای صفیه و عاتکه در قبرستان بقیع به خاک سپرده شده است.