SMMS

بسم الله الرّحمن الرّحیم

SMMS

بسم الله الرّحمن الرّحیم

SMMS

سلام...امیدوارم روز خوبی داشته باشید...

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

عصر چهارده شعبان 255 هـ . ق

حکیمه خاتون به خانه امام رفت و پس از دیداری کوتاه می خواست به خانه اش برگردد که امام از او خواست بماند. امام به او گفت: «امشب شب میلاد فرزندم است.» حکیمه خاتون تعجب کرد. او متوجه بارداری نرجس خاتون نشده بودند.

شب نیمه شعبان

 

حکیمه خاتون با نرجس خاتون صحبت می کند و پس از مدتی خوابش می برد. نیمه های شب، نرجس خاتون با صدای فرزندش، مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف)از خواب برمی خیزد و نماز شب می خواند. حکیمه خاتون هم بلند می شود تا همراه نرجس خاتون نماز بخواند.

سحرگاه نیمه شعبان

 

در سحرگاه، وقتی حکیمه خاتون برمی خیزد، احساس می کند نرجس خاتون بی قرار است. او متوجه می شود که تا تولد نوزاد چیزی نمانده. مادر نگران است. به فرمان امام عسکری (علیه السلام) حکیمه خاتون قرآن می خواند. ناگهان نوری آسمانی خانه امام را روشن می کند. برای لحظه ای، حکیمه هیچ جا را نمی بیند. او سراغ امام می رود تا او را باخبر کند. امام به او می گوید: «برو تا صحنه ای زیبا ببینی.» حکیمه به اتاق نرجس خاتون که می رود، نوزادِ پاکی را می بیند که دارد سجده می کند. حکیمه نوزاد را با عشق در آغوش می گیرد.

پس از اذان صبح روز نیمه شعبان

 

کنیزها و خادم ها از خواب بلند شده بودند تا نماز بخوانند که متوجه نوری شدند. حکیمه خاتون سراغ آن ها رفت و پیام امام را به آن ها رساند: «بیایید و با امام آشنا شوید و با او بیعت کنید.»

پس از میلاد

تقدیر الهی بر تدبیر شیطانی ستمگران پیروز شد و درشب نیمه شعبان سال 255 هـ. ق.آن مولود مسعود, قدم به عرصه وجود نهاد و نوید امامت مستضعفان و حاکمیت صالحان را داد.امام حسن عسکری(علیه السلام), که آرزوی خود را بر آورده دید, فرمود:«زعمت الظلمة انّهم یقتلونی لیقطعوا هذا النسل فکیف رأوا قدرة اللّه»ستمگران بر این پندار بودند که مرا بکشند, تا نسل امامت منقطع گردد, اما از قدرت خداوند غافل بودند.بدین ترتیب, در آن شرایط رعب و وحشت و در آن فضای اختناق و حاکمیت خلفای جور, دوازدهمین ستاره فروزان امامت و ولایت طلوع کرد و با تولدش, غروب و افول ستمگران و حاکمیت ستمدیدگان را اعلام کرد.

 

امام عسکری (علیه السلام), به شیعیانی که در کشورهای دیگر زندگی می کردند، خبر ولادت پسرش را داد.امام برای احمد بن اسحاق اشعری قمی که در قم زندگی می کرد، نامه ای فرستاد:«پسر ما متولد شده است. این خبر نزدت پنهان بماند و از همه مخفی کن. ما این خبر را به کسی نگفته ایم، جز دوستان و نیکان. چون ما از تولد فرزندمان خوش حال شدیم، خواستیم تو را هم خوش حال کنیم. والسلام.»امام حسن عسکری (علیه السلام), پس از تولد فرزندش، تنها پنج سال با او بود. این چند سال، زود و سخت گذشت، چرا که امام از یک سو باید از فرزندش نگه داری می کرد و از سوی دیگر، باید او را با یاران وفادار خویش آشنا می کرد. برای آشنایی بیش تر شما با دوران زندگی امام عسکری (علیه السلام), چند رویداد را برای تان تعریف می کنیم:مردی از سرزمین فارس که پیرو امام عسکری (علیه السلام), بود، می گوید: «به عشق امام عسکری (علیه السلام), از فارس راهی سامرا شدم. من از خانه و خانواده ام جدا شدم تا از امام فیض ببرم. به سامرا که رسیدم، به خانه امام رفتم. در کوچه پس کوچه های سامرا هم، حضور سربازان خلیفه را می شد حس کرد. امام که مرا دید، پذیرفت که خادم او باشم. من در خانه امام، عاشقانه کار می کردم. کار من این بود که آزوقه از بازار بخرم.چند وقتی گذشت. امام به من اعتماد کرد. من با امام صمیمی شده بودم. آن قدر صمیمی بودم که از ایشان اجازه نمی گرفتم و وارد اتاق شان می شدم. روزی که گروهی از شیعیان پیش امام آمدند، اتفاق جالبی افتاد. ناگهان پرده یکی از اتاق ها کنار رفت و کودکی را دیدم که در آغوش کنیزی آرام گرفته است. خیلی تعجب کردم. همه به کودک خیره شدند که صدای امام در اتاق پیچید: «آن کودک را بیاور.»

کنیز به حرف امام گوش کرد و کودک را پیش امام آورد. امام، کودک را در آغوش گرفت و بوسید. کودک دو سال بیش تر نداشت. امام کودک را به حاضران نشان داد و گفت: «این کودک، پس از من پیشوای شماست.»سخن امام، همه را در فکر فرو برد. امام کنیز را صدا زد و کودک را به او داد تا با خودش ببرد. من تا پایان عمر، در خانه امام عسکری (علیه السلام), بودم، ولی هیچ وقت صدای گریه کودک را نشنیدم و نتوانستم حتی یک بار کودک را ببینم.»ابراهیم بن محمد نیشابوری می گوید: «مدتی در عراق زندگی می کردم، ولی به خاطر فعالیت هایی که داشتم، حاکم شهر از من عصبانی بود و می خواست یک جوری از دست من خلاص شود. پس تصمیم گرفت مرا بکشد. من که نمی خواستم کشته شوم، ناچار شدم با خانواده ام خداحافظی کنم و از شهرم بروم. پیش از این که پنهان شوم، تصمیم گرفتم به سامرا بروم و با امام عسکری (علیه السلام), دیداری داشته باشم. در خانه امام بودم که کودکی به من گفت: «از شهرت فرار نکن. خداوند نگهبان توست.»من از این حرف تعجب کردم. به امام عسکری (علیه السلام), گفتم: «این پسر کیست که از ماجرای من خبر دارد؟»امام گفت: «او فرزند و جانشین من است که به زودی غیبت او آغاز می شود و بعدها ظهور می کند. ابراهیم! این اتفاق را برای هر کسی تعریف نکن.»امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) پنج سال همراه پدرش زیست. در این روزگار، به دور از چشم دیگران زندگی می کرد. اگر کسی سرزده به خانه امام عسکری (علیه السلام), می آمد، نمی توانست مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ببیند. از این رو جعفر، برادر امام عسکری (علیه السلام), هرگاه دلش می خواست به خانه برادرش می رفت، او هیچ گاه مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را ندید تا وقتی که برادرش شهید شد.یک بار جعفر می خواست سرزده به خانه برادرش برود. خادم امام عسکری (علیه السلام), جلو او را گرفت و به وی اجازه نداد وارد خانه شود. خادم می ترسید جعفر بو ببرد که امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) متولد شده است. امام عسکری (علیه السلام), که فهمید برادرش پشت در است و می خواهد وارد خانه شود، از خادم خواست که او را راه بدهد. خادم که نگران بود، به امام گفت: «اگر کودک گریه کند، جعفر می فهمد امام به دنیا آمده است. این جعفر آدم مطمئنی نیست.»امام عسکری که نگرانی خادم را دید، به او فرمود: «به اتاقی برو که کودک آن جاست.»خادم وارد اتاق شد، ولی کودک را ندید. تعجب کرد. آخر کودک همیشه در اتاقی بود که امام به خادم گفت به آن جا برو. خادم نزد امام رفت و گفت: «کودک را ندیدم.»

 

امام از امداد غیبی گفت و توضیح داد که خدا یاری دهنده بزرگی است. امام عسکری (علیه السلام), در این حادثه ها، شیعیانش را با شخصیت و نوع زندگی پسرش آشنا می کرد تا مبادا پس از شهادتش، تعجب کنند.

 

 

نتیجه تصویری برای ولادت امام زمان ع متحرک

نرگس

مادر امام زمان(عج), حضرت نرجس خاتون(سلام الله علیه) از احفاد «شمعون», وصی عیسای نبی(علیه السلام) است که مسیح او را سنگ زیربنای مکتب خود نامید و به همین دلیل به پطرس یعنی صخره ملقب گردید.ماجرای پیوند فرزندان اوصیا دو پیامبر اولولعزم؛ امام حسن عسکری(علیه السلام) و ملیکا(سلام الله علیه) و ازدواج مقدس آنها بسیار عجیب و زیبا است. بی شک این عروس آسمانی، انتخاب مادری است که خود، سرور زنان جهان است.میزان فضیلت و معنویت حضرت نرجس خاتون(س) به حدی است که حکیمه، خواهر امام هادی(علیه السلام) که خود از بانوان عالیقدر خاندان امامت است, او را سرآمد و سرور خاندان خویش و خود را خدمتگزار او می نامید.زمانی که امام عسکری(علیه السلام) خبر شهادت خود و مصائب و شدائد خاندان و شیعیان خویش را برای همسر باوفایش، نرگس خاتون(سلام الله علیه) بیان نمود, آن بانوی مهربان از حضرت خواست تا برای مرگش قبل از رحلت امام دعا کند. خداوند دعای امام را مستجاب کرد. پیکر مطهر مادر امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در کنار مرقد امام هادی(علیه السلام) به خاک سپرده شد.

 

نام، کنیه و القاب

نام و کنیه امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) همان نام و کنیه پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) است . در برخی از روایات آمده است:تا زمانی که خداوند زمین را به ظهور او و استقرار دولتش زینت نبخشیده است، برکسی روا نیست که نام و کنیه آن حضرت را بر زبان جاری سازد .بر همین اساس عده ای از فقها قائل به حرمت نام بردن از آن حضرت به نام واقعی اش شده و عده ای دیگر نیز این امر را مکروه دانسته اند . اما بیشتر فقها نهی از نام بردن حضرت را اختصاص به زمان غیبت صغری و شرایطی که بیم خطر جانی برای آن حضرت وجود داشت، دانسته اند.به دلیل وجود روایات یادشده، شیعیان آن حضرت را با القاب مختلفی چون: حجت، قائم، مهدی، خلف صالح، صاحب، صاحب الزمان، صاحب الدار می نامیدند و در دوران غیبت کوتاه آن امام، ارادتمندان و دوستداران حضرتش باتعابیری چون «ناحیه مقدسه » از ایشان یاد می کردند.

چگونگی میلاد

دشمنان اهل بیت، (علیهم السلام)، و حاکمان ستم پیشه اموی و عباسی، بر اساس روایت هایی که از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به آنها رسیده بود، از دیرباز می دانستند که شخصی به نام «مهدی » از خاندان پیامبر (صلی الله علیه و آله) و دودمان امامان معصوم برمی خیزد و کاخ های ظلم وستم را نابود می سازد، از همین رو پیوسته در کمین بودند که چه موقع آخرین مولود از نسل امامان شیعه به دنیا خواهد آمد تا او را از بین ببرند .از زمان امام محمد تقی (علیه السلام) رفته رفته فشارها و سختگیری ها بر خاندان پیامبر فزونی گرفت تا در زمان امام حسن عسکری (علیه السلام) به اوج خود رسید و آن حضرت در تمام دوران حیات خویش در شهر «سامرا» زیر نظر بودند، و کوچکترین رفت و آمد به خانه آن امام از نظر دستگاه خلافت مخفی نبود .در چنین شرایطی طبیعی است که میلاد آخرین حجت حق نمی تواند آشکار باشد و به همین خاطر تا ساعاتی قبل از میلاد آن حضرت نزدیکترین خویشان امام حسن عسکری علیه السلام نیز از اینکه قرار است مولودی در خانه امام به دنیا بیاید خبر نداشتند و هیچ اثری از بارداری در مادر آن بزرگوار مشاهده نمی شد .روایتی که در این زمینه از «حکیمه » دختر بزرگوار امام جواد (علیه السلام)  و عمه امام حسن عسکری (علیه السلام) نقل شده، شنیدنی است . شیخ صدوق (م 381 ق). در کتاب کمال الدین روایت کرده است که:ابو محمد حسن بن علی (علیه السلام) به دنبال من فرستاد و فرمود: ای عمه! امشب روزه ات را با ما افطار کن زیرا امشب شب نیمه شعبان است و خداوند در این شب آن حجتی را که حجت او در زمین است آشکار می سازد . پرسیدم: مادر او کیست؟ فرمود: نرجس، عرض کردم: خدا مرا فدای شما گرداند، به خدا قسم در او هیچ اثری از حاملگی نیست! فرمود: موضوع این چنین است که می گویم، حکیمه خاتون ادامه می دهد: من [به خانه امام عسکری(علیه السلام)] درآمدم، پس از آنکه سلام کردم و نشستم نرجس پیش من آمد و در حالی که کفش های مرا از پایم بیرون می آورد گفت: ای بانوی من چگونه شب کردی؟ گفتم: بلکه تو بانوی من و بانوی خاندان منی . سخن مرا انکار کرد و گفت: چه شده است عمه؟ به او گفتم: دختر جان خداوند تبارک و تعالی در همین شب به تو فرزند پسری عطا می کند که سرور دنیا و آخرت خواهد بود . نرجس از حیا در جای خود نشست . وقتی از نماز عشاء فارغ شدم و افطار کردم، به بستر رفتم و خوابیدم، در نیمه های شب برای نماز برخاستم، نمازم را تمام کردم، در حالی که هنوز نرجس خوابیده بود و اثری از زایمان در او نبود . تعقیب نماز را به جای آوردم و خوابیدم، اما لحظاتی بعد وحشت زده از خواب بیدار شدم . که در این موقع نرجس هم برخاست و به نماز ایستاد .حکیمه می گوید: در همین حال شک و تردید به سراغ من آمد، اما ناگهان ابومحمد [امام حسن عسکری] (علیه السلام) از همان جا که نشسته بود ندا برآورد: ای عمه! شتاب مکن که آن امر نزدیک شده است . حکیمه ادامه می دهد: در حال خواندن سوره های «سجده » و «یس » بودم که نرجس با اضطراب از خواب بیدار شد، من با شتاب پیش او رفتم و گفتم: نام خدا بر تو باد، آیا چیزی احساس کردی؟ گفت: بله، عمه جان . به او گفتم: بر خودت مسلط باش و آرامشت را حفظ کن، که این همان است که به تو گفتم . حکیمه ادامه می دهد: دقایقی کوتاه خواب به سراغ من آمد و در همین موقع بود که حالت زایمان به نرجس دست داد و من به سبب حرکت نوزاد بیدار شدم، جامه را از روی او کنار زدم و دیدم که او اعضای سجده را به زمین گذاشته و در حال سجده است، او را در آغوش گرفتم و

 

 

همانا خدای متعال از آن هنگام که آدم را آفرید زمین را از حجت خدا خالی نگذاشته و نیز تا قیامت خالی نخواهد گذاشت، و به جهت حجت خدا از اهل زمین رفع بلا می شود، باران می بارد و برکات زمین خارج می گردد .با تعجب دیدم که او کاملا پاکیزه است و از آثار ولادت چیزی بر او نمانده است . در این هنگام ابومحمد [امام حسن عسکری] (علیه السلام) ندا برآورد که: ای عمه! پسرم را نزد من بیاور . نوزاد را به سوی او بردم، آن حضرت دستانش را زیر ران ها و کمر او قرار داد و پاهای او را برسینه خود گذاشت، آنگاه زبانش را در دهان او کرد و دستانش را بر چشم ها و گوش ها و مفاصل او کشید و بعد از آن گفت: پسرم! سخن بگو و آن نوزاد زبان گشود و گفت: شهادت می دهم که خدایی جز خدای یکتا نیست و هیچ شریکی برای او وجود ندارد و شهادت می دهم که محمد صلی الله علیه و آله فرستاده خداست . آنگاه بر امیرمؤمنان (علیه السلام) و سایر امامان درود فرستاد تا به نام پدرش رسید.بعد از تولد آن حضرت، امام حسن عسکری (علیه السلام) تعداد بسیار محدودی از یاران نزدیک خود را در جریان میلاد مهدی موعود(علیه السلام)  قرار دادند و تعدادی دیگر از یاران آن حضرت نیز موفق به دیدار آن مولود خجسته شدند .امام حسن عسکری (علیه السلام) در نامه ای که به «احمدبن حسن بن اسحاق قمی » نگاشتند چنین مرقوم فرمودند:برای ما فرزندی متولد شد، لازم است خبر تولد او را پنهان بداری و به هیچ کس از مردم بازگو نکنی، ما کسی را بر این تولد آگاه نمی کنیم جز خویشاوند نزدیک را به جهت خویشاوندی و دوست را به جهت ولایتش، دوست داشتیم خبر این تولد را به تو اعلام کنیم تا خداوند به جهت آن تو را مسرور سازد، همچنان که، مرا مسرور ساخت . والسلام  .احمدبن اسحاق همچنین نقل می کند که: «خدمت امام عسکری (علیه السلام) شرفیاب شدم و می خواستم در مورد جانشین پس از او پرسش کنم و آن گرامی بدون آنکه سؤال کنم فرمود: ای احمد، همانا خدای متعال از آن هنگام که آدم را آفرید زمین را از حجت خدا خالی نگذاشته و نیز تا قیامت خالی نخواهد گذاشت، و به جهت حجت خدا از اهل زمین رفع بلا می شود، باران می بارد و برکات زمین خارج می گردد .عرض کردم: ای پسر رسول خدا، امام و جانشین پس از شما کیست؟آن حضرت با شتاب به درون خانه رفت و بازگشت، در حالی که پسری سه ساله، که رویی همانند ماه تمام داشت، بر دوش خویش حمل می کرد، فرمود: ای احمدبن اسحاق! اگر نزد خدای متعال و حجت های او گرامی نبودی، این پسرم را به تو نشان نمی دادم، همانا او همنام رسول خدا و هم کنیه اوست، او کسی است که زمین را از عدل و داد پر می سازد همچنان که از ظلم و جور پر شده باشد . ای احمدبن اسحاق مثل او در این امت مثل «خضر» (علیه السلام) و «ذوالقرنین » است، سوگند به خدا غایب می شود به طوری که در زمان غیبت او از هلاکت نجات نمی یابد مگر کسی که خداوند او را بر اعتراف به امامت وی ثابت قدم بدارد و موفق سازد که برای تعجیل فرج او دعا کند .عرض کردم: سرور من، آیا نشانه ای دارد که دل من به آن اطمینان پیدا کند؟ در این هنگام آن پسر به عربی فصیح گفت: «منم بقیة الله در زمین، همانکه از دشمنان خدا انتقام می گیرد، ای احمدبن اسحاق پس از مشاهده عینی دنبال اثر نگرد .

صفات و خصائل

مرحوم شیخ عباس قمی در کتاب منتهی الامال در توصیف جمال دلارای امام عصر (عجل الله تعالی فرجه) چنین می گوید:همانا روایت شده که آن حضرت شبیه ترین مردم است به حضرت رسول (صلی الله علیه و آله) در خلق و خلق . و شمایل او شمایل آن حضرت است . و آنچه جمع شده از روایات در شمایل آن حضرت، آن است که آن جناب ابیض [سفید] است که سرخی به او آمیخته و گندمگون است که عارض شود آن را زردی از بیداری شب و پیشانی نازنینش فراخ و سفید و تابان است و ابروانش به هم پیوسته و بینی مبارکش باریک و دراز که در وسطش فی الجمله انحدابی [برآمدگی] دارد و نیکورو است و نور رخسارش چنان درخشان است که مستولی شده بر سیاهی محاسن شریف و سر مبارکش، گوشت روی نازنینش کم است . بر روی راستش خالی است که پنداری ستاره ای است درخشان، «و علی راسه فرق بین وفرتین کانه الف بین واوین » میان دندان هایش گشاده است . چشمانش سیاه و سرمه گون و در سرش علامتی است، میان دو کتفش عریض است، و در شکم و ساق مانند جدش امیرالمومنین (علیه السلام) است .و وارد شده: «المهدی طاووس اهل الجنة وجهه کالقمر الدری علیه جلابیب النور» ; یعنی حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) طاووس اهل بهشت است . چهره اش مانند ماه درخشنده است . بر بدن مبارکش جامه هایی است از نور . « علیه جیوب النور تتوقد بشعاع ضیاءالقدس » ; بر آن جناب جامه های قدسیه و خلعت های نورانیه ربانیه است که متلالا است به شعاع انوار فیض و فضل حضرت احدیت . و در لطافت و رنگ چون گل بابونه و ارغوانی است که شبنم بر آن نشسته و شدت سرخی اش را هوا شکسته و قدش چون شاخه بان درخت بیدمشک یا ساقه ریحان [است]، «لیس بالطویل الشامخ و لا بالقصیر اللازق » ; نه دراز بی اندازه و نه کوتاه بر زمین چسبیده . «بل مربوع القامة مدور الهامة » ; قامتش معتدل و سر مبارکش مدور [است] . «علی خده الایمن خال کانه فتاة مسک علی رضراضة عنبر» ; بر روی راستش خالی است که پنداری ریزه مشکی است که بر زمین عنبرین ریخته [است] . «له سمت مارات العیون اقصد منه » ; هیات نیک و خوشی دارد که هیچ چشمی هیاتی به آن اعتدال و تناسب ندیده [است] صلی الله علیه و علی آبائه الطاهرین

غیبت صغرا

امام حسن عسکری (علیه السلام) درهشتم ربیع الاول سال 260 ق؛ یعنی در زمانی که حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، پنج سال بیشتر نداشت، به دست معتمد، خلیفه عباسی به شهادت رسید و امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، بر پیکر پدر بزرگوار خویش نماز گزارد.با شهادت امام حسن عسکری (علیه السلام) دوران امامت امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، آغاز شد. بنا به گفته بسیاری از صاحب نظران، دوران غیبت کوتاه مدت آن امام که از آن به «غیبت صغرا» تعبیر می شود، از همین زمان؛ یعنی سال 260 ق آغاز گردید. برخی از اهل تحقیق برآنند که غیبت صغرا از همان زمان تولد حضرت؛ یعنی سال 255 ه . ق آغاز شده است.دوران غیبت صغرا تا سال 329 ه . ق ادامه داشت که بدین ترتیب، بنا بر دیدگاه اول، طول این دوران، 69 سال و بنا بر دیدگاه دوم، طول این دوران 74 سال خواهد بود.

غیبت کبرا

 

از سال 329 ه . ق به بعد، دوران دیگری از حیات امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، آغاز می شود که از آن به «غیبت کبرا» تعبیر می کنیم. این دوران همچنان ادامه دارد تا روزی که به خواست خدا، ابرهای غیبت به کناری رود و جهان از خورشید فروزان ولایت بهره مند شود.

در مورد دلیل تقسیم بندی این دو دوران باید گفت در دوران غیبت صغرا، حضرت ولیّ عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، از طریق کسانی که به آنها «نوّاب خاص» گفته می شد، با مردم در ارتباط بود و به وسیله نامه هایی که به «توقیع»مشهور است، پرسش های شیعیان را پاسخ می گفت. در دوران غیبت کبرا این نوع ارتباط قطع شده است و مردم برای دریافت پاسخ پرسش های دینی خود تنها می توانند به «نوّاب عام» امام عصر که همان فقیهان وارسته هستند، مراجعه کنند.

نوّاب خاص امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)

 

در طول دوران 69 ساله یا 74 ساله غیبت صغرا، چهار تن از بزرگان شیعه عهده دار مقام نیابت یا سفارت خاص امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بودند که نام آنها بدین قرار است:

 

1-ابوعمرو عثمان بن سعید عمری (م 265 ق)؛

 

2- ابوجعفر محمد بن عثمان بن سعید عمری )م 305/ 304 ق)؛

 

3- ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی (م 326 ق)؛

 

4- ابوالحسن علی بن محمد سمری (م 329 ق)

 

چرا امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را اباصالح می خوانیم؟

 

 

یکی از مطالبی که کم و بیش مورد سؤال واقع می شود این است که چرا ما حضرت بقیة الله، امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در مقام دعا و ندبه با کنیه «اباصالح می خوانیم؟» آیا ایشان فرزندی به نام صالح دارند که او را اباصالح می خوانیم و یا علت و سبب دیگری دارد که ما نمی دانیم؟

معنای لغوی اب

 

کلمه اب در لغت عرب به معنای پدر آمده است . بدین جهت برخی از مردم تصور می کنند که عبارت اباصالح در حالت ترکیبی باید به معنای پدر صالح باشد تا معنی و مفهوم جمله صحیح گردد .

 

برای رفع این شبهه برخی از مؤمنین هم در مقام جواب برآمده و چنین اظهار داشته اند که: چون امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) با تشکیل زندگی خانوادگی، فرزندی به نام صالح دارند، بدین جهت او را با کنیه  اباصالح می خوانیم .لکن به نظر می رسد که اینگونه جوابها از حقیقت حال و واقعیت آنچه هست پرده برنمی دارد، چون راهی برای درک چگونگی زندگانی امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و پی بردن به این موضوع که آیا آن حضرت به طور یقین فرزندی به نام صالح و غیره دارند یا نه، وجود ندارد; زیرا آنچه که از منابع معتبر به دست آمده این است که کیفیت زندگانی و همچنین مسکن و ماوای آن حضرت، همانند خودشان، برای ما مستور و پنهان است و بر همین اساس می گوییم که جواب یاد شده توجیه مطلوب و دلپسندی به نظر نمی آید .

 

القاب حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)

 

قائم

 

قائم یکی از القاب حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است و نامیدن حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به این لقب به موجب حدیث شریفی است که از حضرت امیر المؤمنین علی (علیه السلام )نقل شده است:

 

 

«اللَّهُمَّ بَلَی لَا تَخْلُو الْأَرْضُ مِنْ قَائِمٍ لِلَّهِ بِحُجَّةٍ إِمَّا ظَاهِراً مَشْهُوراً وَ إِمَّا خَائِفاً مَغْمُوراً لِئَلَّا تَبْطُلَ حُجَجُ اللَّهِ وَ بَیِّنَاتُه»

 

آری، زمین هرگز خالی نماند از کسی که به حجت الهی قیام کند خواه ظاهر باشد و آشکار و یا ترسان و پنهان. تا حجت های خدا بر بندگان و آیات بنیات حضرتش در مدار خود برقرار مانند و از کار نیفتند. 

البته در روایات، به خصوصیت دیگری نیز اشاره شده است از آن جمله، از ابو حمزه ثمالی روایت شده که گفت از امام باقر (علیه السلام )پرسیدم:

یابن رسول الله! مگر نه شما همه قائم به حق هستید؟! فرمود: آری چنین است. گفتم: پس چگونه صاحب الامر را قائم نامیدند؟ فرمود: موقعی که جدم حسین (علیه السلام )به شهادت رسید، ملائکه به درگاه ربوبی گریه کردند و گفتند: خداوندا مگر این کشته برگزیده تو و فرزند پیغمبر پسندیده تو و بهترین آفریدگان تو نیست؟! پس حق تعالی به آنها وحی نمود که ای ملائکه من آرام باشید. سوگند به عزت و جلالم که انتقام او را از دشمنانش خواهم گرفت. هر چند زمان به تاخیر افتد. آنگاه خداوند متعال حجاب ها را از پیش چشم فرشتگان به کنار زد و نور امامان از نسل امام حسین (علیه السلام )به ایشان نمود و ملائکه شادمان گشتند, در آن حال یکی از امامان را دیدند که در میان آنها به نماز ایستاده است. خداوند فرمود: به وسیله این که ایستاده از ایشان انتقام خواهم کشید. 

احترام ویژه به امام عصر( عجل الله تعالی فرجه الشریف)

 

تعظیم و احترام بزرگان، به ویژه پیامبران الاهی و پیشوایان والا مقام، یکی از دستورهای اخلاقی است که قرآن و احادیث اسلامی برضرورت آن تاکید کرده اند . قرآن مجید در خصوص احترام پیامبر بزرگوار اسلام در سوره حجرات مسائلی را بیان فرموده که مسلمانان وظیفه دارند آن ها را رعایت کنند . البته احترام حضرت بقیة الله به شکلی ویژه انجام می شود و آن برخاستن هنگام شنیدن لقب مخصوص آن بزرگوار است . در خصوص این احترام ویژه باید یادآور شد:

 

الف) از امام صادق (علیه السلام )پرسیدند: چرا هنگام شنیدن نام امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف)از جای خود بر می خیزیم؟حضرت فرمود: چون غیبت حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف)طولانی است . به سبب شدت محبتی که به دوستانش دارد، هر گاه شخصی او را یاد می کند، به او می نگرد . سزاوار است یاد کننده هنگامی که مولایش نگاه مهرآمیز بر وی می افکند، به جهت احترام و تعظیم، از جای خود برخیزد  پس از جای خود برخیزید و از خدای تبارک و تعالی بخواهید ظهورش را نزدیک سازد . 

عالم فرزانه شیعی میرزا حسین نوری می نویسد: براساس نقل برخی از دانشمندان، روزی در مجلس امام صادق (علیه السلام )نام مبارک حضرت مهدی ( عجل الله تعالی فرجه الشریف)برده شد و امام صادق (علیه السلام )به جهت تعظیم و احترام، از جا برخاست . 

ب) روزی دعبل خزاعی، شاعر معروف اهل بیت، خدمت امام رضا (علیه السلام )رسید و اشعاری درباره معصومان قرائت کرد . وقتی به ابیات ویژه امام زمان ( عجل الله تعالی فرجه الشریف)رسید، حضرت امام رضا (علیه السلام )بی درنگ دست بر سر نهاد; به احترام از جای برخاست و فرمود: ای خزاعی، بدان که روح القدس این ابیات را بر زبانت جاری ساخته است . بر اساس روایتی دیگر، آن حضرت به دعبل فرمود: خداوند دیدنش را روزی ات سازد و با او محشورت گرداند .


بقیه الله

 

 واژه «بقیه» یعنی بازمانده و پاینده وآنچه از چیزی باقی گذاشته شود. ترکیب «بقیه الله» علاوه بر قرآن مجید در سخنان نورانی ائمه معصومین(علیه السلام) نیز آمده است. در قرآن تنها یک بار آن هم در داستان حضرت شعیب(علیه السلام) آمده است: که پس از آنکه قوم خود را از کم فروشی نهی می کند، چنین می فرماید:« بقیه الله خیر لکم ان کنتم مؤمنین». «آنچه را که خداوند ]در ازای چشم پوشی از منافع نامشروع دنیوی[ برایتان باقی می گذارد، برای شما بهتر است.»در آیه هرچند مخاطب قوم شعیب هستند و منظور از «بقیه الله» سود و سرمایه حلال و یا پاداش الهی است، ولی هر موجود نافع که از طرف خداوند برای بشر باقی مانده و مایة خیر و سعادت او گردد، «بقیه الله» محسوب می شود.تمام پیامبران الهی و پیشوایان بزرگ «بقیه الله» اند. تمام رهبران راستین که در راه اعتلای ارزش های جوامع انسانی مبارزه می کنند و بشریت را به سعادت رهنمود می کنند، از این منظر «بقیه الله»اند.از آنجا که مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف)آخرین پیشوا و بزرگترین رهبر انقلابی پس از قیام پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) است، یکی از روشن ترین مصادیق «بقیه الله» می باشد و از دیگران به این لقب شایسته تر است؛ به خصوص که تنها باقیمانده بعد از پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) وامامان معصوم(علیهم السلام) است.
به همین جهت است که در روایات فراوانی از آن حضرت با این لقب یاد شده است:
1-آن گاه که در پگاه آدینه در فراق آن یار سفر کرده به ندبه می نشینیم، این گونه هم سرایی می کنیم که: «این بقیه الله التی لا تخلو من العتره الهادیه...»
2- در روایات است که مردی از ششمین پیشوای راستگویان صادق آل محمد(صلی الله علیه وآله وسلم) پرسید: آیا بر امام قائم می توان با عنوان «امیرمؤمنان» سلام کرد؟ حضرتش فرمود: «خیر» خداوند این نام را ویژة علی(علیه السلام) قرار داده است. پیش از او کسی این نام برخود ننهاد و پس از او نیز مگر کافر این نام به خود نبندد. راوی گوید: پرسیدم فدایت گردم پس چگونه بر او سلام کنند؟ فرمود: می گویند: «السلام علیک یا بقیه الله»
3-در روایت است وقتی احمدبن اسحاق بن سعد اشعری به محضر امام عسکری(علیه السلام) شرف یاب شد، دربارة جانشین آن حضرت پرسش نمود. حضرتش کودکی خردسال هم چون پاره ای ماه به او نشان داد. احمدبن اسحاق پرسید: آیا نشانه ای هست تا قلبم اطمینان یابد؟ آن کودک غنچة لب گشود و با زبان عربی فصیح چنین فرمود: «من بقیه الله بر روی زمین هستم و من منتقم از دشمنان اویم» ای احمدبن اسحاق بعد از دیدن اثری طلب نکن»
4- از پنجمین مهر فروزان سپهر پیشوایی امام باقر(علیه السلام) نیز نقل شده است که فرمود: نخستین سخن حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف)بعد از ظهور این آیه است که می خواند: «بقیه الله برایتان بهتر است اگر ایمان دارید.» آن گاه می فرماید: «منم بقیه الله و حجت و خلیفة او در میان شما» در آن زمان هرکسی بر آن جناب سلام کند و می گوید: «السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه»

مهدی

 

«مهدی» یکی از مشهورترین نام های حضرت است. امام باقر (علیه السلام) درباره دلیل نام گذاری آن حضرت به این اسم، می فرمایند: قائم آل محمد(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را به این دلیل، مهدی می نامند که او، مردم را به آن دسته از اموری که برایشان پوشیده است، هدایت خواهد کرد. وی، تورات اصلی و دیگر کتاب های پیامبران پیشین را از مخفی گاه آنها، بیرون خواهد ساخت. حضرت صادق(علیه السلام)  نیز در این باره می فرمایند: به آن حضرت، مهدی گفته اند؛ زیرا او مردم را به امری که آن را گم کرده اند، هدایت می کند.«مهدی» به معنای هدایت شده است. «مهدویت» نیز از همین ریشه است. مهدی مشهورترین نام حضرت نزد شیعه و سنّی است، البته این نام گاهی نیز در معنای فاعلی به معنای «هدایت کننده» به کار می رود. محمدبن عجلان از امام صادق(علیه السلام) نقل کرده است «... و قائم را از آن جهت مهدی گفته اند که مردم رابه آیینی که از دست داده اند، هدایت می کند...»

اما آن چه بیش تر در روایات آمده، همان معنای نخست است. امام باقر(علیه السلام) در این باره فرمود «به درستی که مهدی نامیده شد به جهت این که به امر مخفی هدایت می شود. او تورات و سایر کتاب های الهی را از غاری در انطاکیه بیرون خواهد آورد.»

 

 

وقتی از امام صادق(علیه السلام)  نیز پرسیده می شود: چرا مهدی نامیده شده است؟ فرمود: «لانه یهدی الی کل امر خفی؛ به جهت این که به تمامی امور پنهان هدایت می شود.»

 

 

نکته جالب توجه این که لقب «مهدی» بیش تر درباره آن حضرت قبل از ظهور و قیام استفاده می شود.

 

امام صادق(علیه السلام) دربارة برخی از موارد مربوط به حضرتش پس از ظهور فرمود:«... ثم یأمر منادیاً فینادی: هذاالمهدی...؛ به منادی دستور داده خواهد شد؛ پس ندا در می دهد که این است مهدی».

 

پیامبراکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) نیز فرمود:]پس از ظهور[ کسی نزد او آمده می گوید: ای مهدی! به من عطا کن و آن حضرت می فرماید: بگیر

لقب مهدی اگرچه اختصاص به آخرین امام ندارد و بقیه ائمه نیز مهدی هستند؛ ولی تنها از آخرین پیشوا به عنوان مهدی یاد شده است.این لقب از همان آغاز بر زبان امامان معصوم، رایج بوده و در روایات فراوانی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) این لقب به چشم می خورد، بنابراین در کتاب های اهل سنت نیز فراوان این لقب آمده است. امام حسین (ع) می فرمایند: دوازده مهدی از ماست: اول ایشان امیر مؤمنان علی(ع) بود و آخرین ایشان، نهمین فرزند از نسل من است...».محمدبن عمران گفت: من از امام ششم شنیدم که می فرمود: ما دوازده مهدی هستیم.

قائم

 

قائم، یکی از القاب حضرت مهدی(عج) است، امام رضا علیه السلام در تبیین دلیل این نام گذاری، می فرمایند: حضرت صاحب الامر(عج) را قائم نامیده اند، چون او، به حق، قیام خواهد کرد. شیخ صدوق نیز در کمال الدین نقل می کند که «صقر بن دلف» گفت: روزی از حضرت امام محمدتقی علیه السلام پرسیدم: یابن رسول اللّه، چرا فرزند امام عسکری علیه السلام را قائم نامیدند؟ آن حضرت فرمودند: برای این که او ،اصل امامت را پس از فراموش شدن و روی گرداندن بیشتر مردم از آن، دوباره مطرح خواهد ساخت.

منتَظَر

از امام جواد (علیه السلام) روایت شده است که حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را منتظَر می نامند؛ چون دوران غیبت برای وی، بسیار طولانی خواهد بود. مخلصان امت با وجود طولانی شدن این دوره، ظهور او را انتظار خواهند کشید، ولی شک کنندگان، دچار تردید خواهند شد و او را انکار خواهند کرد.

 

 

همچنین آن حضرت را منتظِر نیز نامیده اند؛ زیرا وجود مبارک امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) همواره در حال انتظار به سر می برند، تا اجازه قیام و ظهورشان از سوی خداوند متعال صادر شود. آنگاه ستم را از زمین بزدایند و آن را از عدل و داد پُر سازند.

حجت اللّه

در دسته ای از روایت ها و دعاها، امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را حُجّت یا حجّة اللّه نامیده اند. درباره دلیل این نام گذاری، نظرهای گوناگونی بیان شده است. از جمله گفته اند: خداوند تبارک و تعالی به وسیله آن حضرت بر بندگانش، اتمام حجّت می کند و به همه پرسش ها و شبهه های آنان پاسخ می دهد. به گونه ای که در سرپیچی از حق، برای هیچ کس، بهانه ای باقی نخواهد ماند. برخی نیز گفته اند: امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) حجة اللّه است؛ به این معنی که حکومت الهی بر همه خلایق، به دست آن حضرت تحقق خواهد یافت.

صاحب الامر

 

امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را صاحب الامر نیز می نامند؛ زیرا آن حضرت، رهبر و پیشوایی است که خداوند تبارک و تعالی، پیروی از ایشان را بر همه بندگان خود، واجب دانسته است. از جمله در قرآن کریم می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید، از خدا و پیامبرش و صاحبان امر، پیروی کنید».

 

روایت معتبری در تفسیر این آیه، تصریح دارد که مراد از «اولی الامر»، امامان معصوم و خاندان پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم)اند که نخستین آنان، حضرت علی بن ابی طالب (علیه السلام) و واپسین آنان، حجت بن الحسن العسکری؛ امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.

خلف صالح

 

یکی دیگر از القاب امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خلف صالح است که این تعبیر در سخنان ائمه اطهار (علیهم السلام) بیشتر به چشم می خورد. امام صادق (علیه السلام) در این باره می فرمایند: خلف صالح از فرزندان من است. مهدیِ این امّت اوست. نامش محمد و کنیه اش، ابوالقاسم است که در آخرالزمان، قیام خواهد کرد.مراد از خلف، جانشین است. آن حضرت را خلف صالح می گویند؛ زیرا جانشین همه انبیا و اوصیای پیشین است و همه دانش، حالت ها و ویژگی های آنان را در خود گرد آورده است. در حدیث «لوح» حضرت صدیقه طاهره(سلام الله علیه) در این باره آمده است: آن گاه پس از امام عسکری (علیه السلام) این سلسله (امامت) را با پسر و خلف او کامل می کنم. او که برای جهانیان رحمت است. برای اوست کمال صفوت آدم و رفعت ادریس و آرامش نوح و بردباری ابراهیم و شدّت و صلابت موسی و بهای عیسی و صبر ایوب...

بقیّة اللّه

 

از جمله لقب های امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، بقیّة اللّه است. درباره نامیده شدن آن حضرت به این لقب، دیدگاه های گوناگون، مطرح شده است؛ برای مثال، گفته اند: این تعبیر، واژه ای جامع و کامل است که شخصیت و عظمت آن حضرت را بیان می کند؛ زیرا آن حضرت، وارث آدم و یادگار کسی است که ملایکه بر او سجده کردند و همه موجودات در برابر او سر تسلیم فرود آوردند.همچنین گفته اند چون آن حضرت قیام کنند، به کعبه تکیه می دهند و نخستین آیه ای که به زبان جاری خواهند ساخت، این است: اگر مؤمن باشید، بقیّة اللّه برای شما از هرچیز دیگر، بهتر است. آن گاه خواهد فرمود: منم بقیة اللّه و حجت الهی و خلیفه او برای شما. از آن پس، هرکس که به ایشان سلام کند، از عبارت السّلام علیک یا بقیّة اللّه فی ارضه استفاده می کند.

منتقم

 از دیگر لقب های حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) در این باره فرمودند: از جمله اوصاف مهدی آل محمّد(عجل الله تعالی فرجه الشریف) این است که انتقام مظلومان را از ستم گران خواهد گرفت. افزون بر این، خود امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) به احمد بن اسحاق نوشتند: من از دشمنان خداوند، انتقام خواهم گرفت.

وارث

 

در بعضی دعاها و سخنان ائمه (علیهم السلام) ، از حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) با عنوان وارث یاد شده است. پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) در خطبه غدیریه می فرمایند: آن حضرت، وارث علوم، کمالات، مقامات و منزلت های همه انبیا و اوصیا و پدران بزرگوارش خواهد بود. به عبارت دیگر، همه آن چه انبیا و اوصیا داشته اند، او یک جا خواهد داشت.

موعود

 

موعود یکی از نام های مشهور آن حضرت است که تقریبا در همه ادیان آسمانی به آن معروف است. امام سجاد علیه السلام در تفسیر آیه وَ ما تُوعَدُون، دلیل این نام گذاری را چنین بیان می فرمایند: مقصود، قیام قائم آل محمد(صلی الله علیه وآله و سلم) است که وعده ظهور او به همه پیامبران و امت های گذشته داده شده است. بنابراین، در زیارت آن حضرت آمده است: سلام بر آن مهدی که خداوند وعده داده است که به واسطه او بین همه مردم، وحدت و یکپارچگی ایجاد کند.

خاتم الاوصی

 

از جمله لقب های حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) خاتم الاوصیاست؛ زیرا آن حضرت، آخرین وصی پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله و سلم) و آخرین امام معصومند که با ظهور خود، نظام عدل اسلامی را در سرتاسر جهان، حاکمیت خواهند بخشید. از خدمت گزار امام عسکری (علیه السلام) نقل شده است که وقتی به حضور حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) رسیدم، حضرت، خود را با این تعبیرها به من معرفی کردند: منم خاتم الاوصیا که خداوند تبارک و تعالی به واسطه من، بلاها و فتنه ها را از خاندان و شیعیانم، برطرف خواهد ساخت.

داعی

 

در یکی از زیارت ها با تعبیر «داعِیَ اللّه» از امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) یاد شده است: اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا داعِیَ اللّه. درباره دلیل این نام گذاری نقل شده است که آن حضرت از جانب خداوند متعال مأموریت دارند تا مردم را به سوی پروردگارشان فرا خوانند. ایشان در این راه، به اندازه ای تلاش خواهند کرد تا آیین الهی در سرتاسر جهان حاکمیّت پیدا کند و جز دین خدا، هیچ مکتب و تفکری، ادعای جهان داری و راهنمایی بشر را نداشته باشد.برای امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیش از سیصد لقب ذکر شده که هر یک بر بعد خاصی از شخصیت و ویژگی های اخلاقی و روحی آن حضرت دلالت دارد. از جمله آنهاست: مهدی، منصور، قائم، حجت الله، صاحب الامر، خلف صالح، بقیة الله، منتقم، موعود، خاتم الاوصیا، داعی، باسط، ثائر، صاحب الزمان، ولی اللّه، خلیفة الرحمان، برهان، سیّد و منتظر.

باسط

 

یکی از لقب های امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) باسط است. باسط یعنی کسی که نعمت و برکات را گسترده می سازد. در زمان حکومت آن حضرت داد در همه جا گسترده خواهد شد. همه مخلوقات در سایه عدالت آن بزرگوار به آرامش و آسایش دست می یابند و از نعمت های الهی بهره مند خواهند شد. همچنین احکام حیات بخش اسلام در سرتاسر عالم مورد توجه قرار گرفته، زمینه تشکیل حکومت واحد جهانی بر اساس قوانین الهی فراهم خواهد آمد. زمین و آسمان برکات خود را در زمان حضرت به مردم ارزانی خواهند داشت. اساس کفر و شرک از بین می رود و همه مردم در سایه آن حضرت تسلیم آیین الهی خواهند شد و حتی درندگان نیز خوی درندگی خویش را کنار خواهند گذاشت.

تمام

هر یک از لقب های حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر گوشه ای از ویژگی های شخصیّت بی نظیر آن حضرت دلالت دارد. یکی از لقب های آن حضرت «تمام» است. امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از آن جهت لقب تمام داده اند که آن حضرت در کمالات اخلاقی، سجایای انسانی، شرافت نسب و خاندان، شوکت و عظمت، رأفت و محبّت و قدرت و سلطنت تام و بی عیب است و احدی از انبیا و اولیا به آن حدّ دست نیافته اند و توفیقی که امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در اجرای احکام الهی پیدا کرده هیچ یک از پیامبران و اوصیا پیدا نکرده است. همچنین می توان گفت: آن حضرت را تمام نامیده اند چون وی متمّم و کامل کننده خلافت و حکومت الهی و نیز علوم و کمالات در روی زمین است و از طریق رهنمودها و برنامه های تربیتی و اخلاقی آن حضرت است که بشر به بالاترین درجات کمال روحی و عرفانی دست خواهد یافت.

غائب

 

از جمله لقب هایی که برای مهدی موعود(عجل الله تعالی فرجه الشریف) ذکر شده لقب غائب است. غائب یعنی غیرظاهر. آن گاه که ستم پیشه گان ظلمت پرست، نورانیّت دوازدهمین حجّت بر حقّ الهی را تاب نیاوردند و با یورش به منزل امام عسکری (علیه السلام) در صدد بر آمدند تا منجی عالم بشریت را به قتل برسانند، خداوند متعال به قدرت و حکمت لایزال خویش، زمینه غیبت آخرین حجتش را فراهم ساخت تا با حفظ جان باقی مانده سلسله امامت و سلاله نبوّت نعمت خود را بر انسان های ستمدیده کامل کند. از آن روز غیبت مصلح بزرگ بشر آغاز شد و امام دوازدهم هم از این رو به امام غائب معروف شد.

مأمول

مأمول یعنی آرزو شده و کسی که مردم به او امید بسته اند و چشم انتظار اویند. این تعبیر از جمله لقب های حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. همه مردم دنیا چشم انتظار قیام آن منجی بزرگند تا با ظهور خویش ستم و تبعیض و تعدّی را از سرتاسر جهان برطرف ساخته، دنیا را پر از عدل و داد سازد. لقب مأمول به این حقیقت اشاره دارد که چون همه آرزوی ظهور آن حضرت را دارند به او امام مأمول می گویند. در قسمتی از زیارت گران قدر «سلام علی آل یس» آمده است: «سلام بر تو ای امام امین. درود بر تو ای مقدّم بر همه عالم که تمام مخلوقات در آرزوی تو به سر می برند».

ناطق

 

یکی از لقب های معروف امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) لقب «ناطق» است. در زیارت عاشورا آمده است: «ان یرزقنی طلب ثارکم مع امام مهدی ناطق؛ از خداوند متعال درخواست می کنم که توفیق انتقام گرفتن از دشمنان شما را به همراه امام و راهنمای ناطق روزی ام کند». لقب ناطق را رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) به حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) دادند و در حدیثی در معرفی تک تک ائمه اطهار (علیهم السلام) ، بیان فرمودند. این لقب از آن رو به امام عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف) داده شده است که ائمه قبلی بر اثر تسلط دشمنان، بسیاری از امور و اسرار را نمی توانستند بیان کنند؛ چون خطرهای فراوانی اساس اسلام را تهدید می کرد. اما حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) وقتی ظهور کنند از چنان قدرت و عظمتی برخوردار خواهند بود که تمام طاغوت ها را سرکوب کرده، همه علوم و معارف را بدون هیچ گونه نگرانی بیان، و حکم خداوند را جاری می فرمایند.

نور آل محمد(صلی الله علیه وآله وسلم)

«نور آل محمد» از لقب های حضرت مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که ریشه قرآنی دارد. توضیح آنکه هرچند نام امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) در قرآن کریم ذکر نشده است ولی در روایات مربوط به تفسیر آیات، در موارد متعدد برخی از آیات به اعمال و ویژگی های آن حضرت تفسیر یا تأویل یا تطبیق شده است؛ به عنوان مثال آیاتی چون واللّه متمّ نوره (خدا نور خودش را کامل خواهد ساخت) یا اشرقت الارض بِنور ربّها (زمین به نور پروردگارش روشن می گردد) و یهدی اللّه بنوره من یشاء (خداوند هرکس را که بخواهد با نور خودش هدایت می کند) به ولایت حضرت قائم(عجل الله تعالی فرجه الشریف) و ظهور و ارشادات آن حضرت تفسیر شده است.

 

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی