SMMS

بسم الله الرّحمن الرّحیم

SMMS

بسم الله الرّحمن الرّحیم

SMMS

سلام...امیدوارم روز خوبی داشته باشید...

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

۱۵ مطلب در فروردين ۱۴۰۳ ثبت شده است

 

ولادت امام رضا (علیه السلام)

حضرت رضا (علیه السلام ) در یازدهم ذیقعده‌الحرام سال 148 هجری در مدینه منوره دیده به جهان گشودند. از قول مادر ایشان نقل شده است که :" هنگامی‌که به حضرتش حامله شدم به هیچ وجه ثقل حمل را در خود حس نمی‌کردم و وقتی به خواب می‌رفتم, صدای تسبیح و تمجید حق تعالی وذکر " لااله‌الاالله " رااز شکم خود می‌شنیدم, اما چون بیدار می‌شدم دیگر صدایی بگوش نمی رسید. هنگامی‌که وضع حمل انجام شد، نوزاد دو دستش را به زمین نهاد و سرش را به سوی آسمان بلند کرد و لبانش را تکان می‌داد؛ گویی چیزی می‌گفت.نظیر این واقعه, هنگام تولد دیگر ائمه و بعضی از پیامبران الهی نیز نقل شده است, از جمله حضرت عیسی که به اراده الهی در اوان تولد, در گهواره لب به سخن گشوده و با مردم سخن گفتند که شرح این ماجرا در قرآن کریم آمده است

پدر و مادر امام :

پدر بزرگوار ایشان امام موسی کاظم (علیه السلام ) پیشوای هفتم شیعیان بودند که در سال 183 ه.ق. به دست هارون عباسی به شهادت رسیدند و مادرگرامیشان " نجمه " نام داشت.

نام ،لقب و کنیه امام :

نام مبارک ایشان علی و کنیه آن حضرت ابوالحسن و مشهورترین لقب ایشان "رضا" به معنای "خشنودی" می‌باشد. امام محمدتقی (علیه السلام )  امام نهم و فرزند ایشان سبب نامیده شدن آن حضرت به این لقب را اینگونه نقل می‌فرمایند :" خداوند او را رضا لقب نهاد زیرا خداوند در آسمان و رسول خدا و ائمه اطهار در زمین از او خشنود بوده‌اند و ایشان را برای امامت پسندیده اند و همینطور ( به خاطر خلق و خوی نیکوی امام ) هم دوستان و نزدیکان و هم دشمنان از ایشان راضی و خشنود بود‌ند".

زیارت امام رضا (علیه السلام )

زیارت دیدار مشتاقانه ی برگزیدگان خداوند است; برقرار ساختن ارتباط قلبی با حجت پروردگار و حضور در مشهد و گرامی شمردن شهید است. امام رضا (علیه السلام )درباره ی زیارت می فرماید:

ان لکل امام عهدا فی عنق اولیائه وشیعته وان من تمام الوفاء بالعهد وحسن الاداء زیارة قبورهم. فمن زارهم رغبة فی زیارتهم وتصدیقا بما رغبوا فیه کان ائمتهم شفعاءهم یوم القیامة. 

هر امامی را در گردن پیروانش پیمانی است. وفای به این پیمان وقتی کامل است که آرامگاه هاشان زیارت شود. پس هر که امامان را مشتاقانه زیارت کند و آنچه مورد خواست و اشتیاق آنان است درست شمارد، آنان نیز در روز رستاخیز شفیعانش خواهند بود.

و نیز فرمود: به زودی توس محل آمد و شد شیعیان و زائرانم می گردد. بدان، هر که مرا در توس - که از وطنم [مدینه] دور است - زیارت کند، روز قیامت در حالی که آمرزیده شده با من و هم رتبه ی من خواهد بود .

حضرت معصومه (علیها السلام) در اول سال 173 هجری قمری در مدینه چشم به جهان گشود.

پدرش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر (علیه السلام) و مادرش حضرت نجمه بود که به علت پاکی و طهارت نفس به او طاهره می گفتند.حضرت معصومه در 28 سالگی و در روز دوازدهم ربیع الثانی سال 201 هجری قمری در قم به شهادت رسید که امروز بارگاه ملکوتی و مرقد مطهرش همچون خورشیدی در قلب شهرستان قم می درخشد و همواره فیض بخش و نورافشان دلها و جانهای تشنه معارف حقانی استآن حضرت در واقع بتول دوم و جلوه ای از وجود حضرت زهرا سلام الله علیها بود.در طهارت نفس امتیازی خاص و بسیار والاداشت که امام هشتم برادر تنی آن حضرت او را (که نامش فاطمه بود) معصومه خواند.فرمود: «من زار المعصومة بقم کمن زارنی» : (کسی که حضرت معصومه (علیها السلام) را در قم زیارت کند مانند آن است که مرا زیارت کرده است).

ولادت امام صادق(علیه السلام)

امام صادق(علیه السلام) هشتمین ستاره فروزان آسمان عصمت، و ششمین اختر تابان سپهر امامت و ولایت در هفدهم ربیع الاول سال 83 ه.ق در مدینه چشم به جهان گشود، ودر 25 شوال سال 148 در 65 سالگی به دستور منصور دوانیقی (دومین طاغوت عباسی)مسموم شده و به شهادت رسید. در زندگی سراسر افتخار او، دو موضوع همچون دو جریان همیشگی با پرتلاش ترین شکل در راس موضوعات دیگر دیده می شد، که هر دو در یک صراط قرار داشته و تکمیل کننده همدیگر بودند که عبارت اند از: طاغوت زدایی و نشان دادن چهره اسلام ناب; اسلام محمد(صلی الله علیه وآله) و علی(علیه السلام)

آن حضرت در وضعیتی قرار گرفت، که اسلام چهره حقیقی خود را از دست داده بود، واز قرآن و اسلام جز نامی باقی نمانده بود، چرا که مدتی با امویان و سپس باعباسیان درگیر بود که بر کشور پهناور اسلامی حکومت می کردند، و همه چیز را با میل و هوس های نفسانی خود رتق و فتق می نمودند، و اسلام را به دنبال اهداف شوم خودمی کشیدند و آن را پلی برای اجرای مقاصد طاغوتی خود قرار داده بودند.امام صادق(علیه السلام)طی 34 سال امامت بابرکتش شور و نشاط علمی و فرهنگی خاصی در جامعه اسلامی گسترش داد که در تاریخ زندگی بشر کم سابقه بوده است. وی در میدان مبارزه با همه جریانات فکری به مخالفت برخاست تا عقاید باطل را بکوبد و اندیشه های منحرف را اصلاح کند و عقاید ناب اسلامی را به تشنگان حقیقت هدیه نماید. ولی سرانجام این بزرگ مرد تاریخ انسانیت، مورد خشم دستگاه غاصب عباسی قرار گرفت، زیرا هرگز منصور را خوش نمی آمد که شاهد پیشرفت علمی و شهرت روزافزون امام باشد. او ترس آن را داشت که شاید روزی امام (علیه السلام)کرسی خلافت را از زیر پایش بیرون بکشد و حکومتش را واژگون سازد، بنابراین در پی ضربه زدن به وجود مبارک آن حضرت بود تا اینکه سرانجام با انگور زهرآگین امام را به شهادت رساند.

دعای وداع با ماه مبارک رمضان

ای خداوندی که در برابر نعمتهایی که بندگانت را ارزانی می داری به پاداشت رغبتی نیست.

ای خداوندی که از بخشیدن پشیمان نمی شوی.ای خداوندی که پاداش عمل بنده را نه برابر عمل، بلکه بیش از آن می دهی.نعمتت بی هیچ سابقه است و عفو تو بر مقتضای فضل و احسان توست و عقوبتت بر آیین عدالت است و هر چه تقدیر کنی خیر ما در آن است.اگر عطا کنی، عطای خویش به منت نیامیزی و اگر منع کنی، منع کردنت نه از روی ستم باشد.پاداش نیک دهی کسی را که سپاست گوید، با آنکه تو خود او را سپاس گفتن الهام کرده ای.جزای خیر دهی کسی را که تو را بستاید، با آنکه تو خود او را ستایشگری آموخته ای.عیب کسی را می پوشی که اگر می خواستی، رسوایش می ساختی. به کسی عطا می کنی که اگر می خواستی، عطا از او باز می گرفتی.و آن دو یکی در خور آن بود که رسوایش کنی و یکی سزای آن بود که عطای خویش از او بازگیری. ولی تو ای خداوند، کار خود بر تفضل بنا نهاده ای و قدرت خود را بر گذشت از گناهان جاری داشته ای.با آنان که تو را عصیان کنند، با بردباری رویاروی شوی و آنان را که آهنگ ستم بر خود کنند، مهلت دهی. آری ای پروردگار من، مهلتشان دهی و با آنان مدارا کنی، باشد که به سوی تو باز گردند، و چاره کارشان به توبه سپاری،تا آن که باید هلاک شود به خلاف رضای تو در مهلکه نیفتد و آن که از نعمت تو مست غرور شده و طریق شقاوت در پیش گرفته بدبخت نگردد، مگر آنگه که دیگرش عذر نماند و حجت بر او تمام شود.همه این ها از روی کرم و عفو توست ای خدای بخشنده و سودی است که از عطوفت تو حاصل گردد، ای خدای بردبار.ای خداوند، تویی که در عفو به روی بندگانت گشوده ای و آن را توبه نامیده ای.و برای رسیدن به این در، آیاتی را که بر پیامبرت وحی کرده ای راهنما ساخته ای، تا کسی آن در گم نکند، که تو ای خداوندی که بزرگ و متعالی است نام تو، خود گفته ای:«به درگاه خدا توبه کنید، توبه ای از روی اخلاص باشد که پرودگارتان، گناهانتان را محو کند و شما را به بهشتهایی داخل کند که در آن نهرها جاری است.

در آن روز، خدا پیامبر و کسانی را که به او ایمان آورده اند فرو نگذارد، و نورشان پیشاپیش و در سمت راستشان در حرکت باشد. می گویند:ای پروردگار ما، نور ما را برای ما به کمال رسان و ما را بیامرز، که تو بر هر کاری توانایی. »پس کسی که از دخول به چنین سرایی - سرای توبه - پس از گشودن در و بر گماشتن راهنما غفلت ورزد، چه عذر تواند آورد؟ای خدای من، تو کسی هستی که در معامله با بندگان خود، همواره به سود آنان در بها می افزایی و می خواهی که در معامله با تو سود برند و به افزون دهی و نزول بر آستان تو کامیاب شوند، که تو خود گفته ای - بزرگ و متعالی است نام تو و بلند است مرتبت تو -«هر کس کار نیکی انجام دهد، ده برابر به او پاداش داده شود و هر که کار بدی انجام دهد، تنها همانند آن کیفر بیند. »و نیز تو خود گفته ای: «مثل آنان که مال خود را در راه خدا انفاق می کنند مثل دانه ای است که هفت خوشه بر آورد، و در هر خوشه ای صد دانه باشد، خدا پاداش هر که را که بخواهد، چند برابر می کند. »و نیز تو خود گفته ای: «کیست که به خدا قرض الحسنه دهد، تا خدا بر آن چند برابر بیفزاید؟ »و نظایر این آیات که در قرآن در باب مضاعف شدن حسنات نازل کرده ای.بار خدایا، تویی که به وسیله وحیی که از عالم غیب فرستادی و به ترغیب خویش، آدمیان را به چیزهایی راه نمودی که اگر پنهان می داشتی، از دیدگانشان پنهان می بود.گوششان از شنیدن آواز آن ناتوان و اندیشه هایشان از تصور آن عاجز می آمد، که تو خود گفته ای: «مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم. مرا سپاس گویید و ناسپاسی من مکنید. »و نیز گفته ای: «اگر مرا سپاس گویید، بر نعمت شما می افزایم و اگر کفران کنید بدانید که عذاب من سخت است. »و گفته ای: «بخوانید مرا، تا شما را پاسخ گویم. آنهایی که از پرستش من سرکشی می کنند زودا که در عین خواری به جهنم در آیند. »بار خدایا، دعای بندگان را به درگاه خود، عبادت خوانده ای و ترک آن را خودپسندی و سرکشی، و کسانی را که از آن سر بر تابند وعده جهنم و خواری آن داده ای.از این روست که تو را به نعمت و بخششت یاد کردند و به فضل و احسانت سپاس گفتند و هم به فرمان تو، تو را به دعا خواندند، و در راه تو صدقه دادند تا به ثوابشان بیفزایی، و در آن بود رهاییشان از خشم تو و کامیابیشان به خشنودی تو.بار خدایا، اگر یکی از آفریدگان تو، آفریده دیگر را چنان راهنمایی کرده بود که تو بندگانت را راهنمایی کرده ای، او را به صفت انعام و احسان متصف می ساختند و به هر زبان می ستودندش.

پس حمد و سپاس تو را، تا هر زمان که سپاست توان گفت و تا آنگاه که بر حمد تو لفظی باقی است و معنایی که در این طریق بهره ای از آن توان یافت.ای خداوندی که احسان و فضل خویش به بندگانت عطا کرده ای و آنان را در بخشش و عطا غرقه ساخته ای. آثار نعمت تو بر ما چه آشکار است و احسان تو در حق ما چه بسیار. و چه بسیار ما را به بر و نیکی خویش مخصوص گردانیده ای.ما را به دین برگزیده خود، آیین پسندیده خود، شریعت سهل و آسان خود هدایت کردی و دیدگانمان را بینا ساختی که به تو تقرب جوییم و به مقام کرامت تو واصل آییم.

بار خدایا، یکی از این برگزیده ترین وظایف و خاص ترین واجبات، ماه رمضان را قراردادی. ماهی که آن را از میان دیگر ماهها ویژگی دیگری بخشیده ایبر همه اوقات سال برتری اش نهاده ای، زیرا که در آن قرآن و نور نازل کرده ای و بر تکالیف مؤمنان چند برابر افزوده ای و روزه را در آن واجب داشته ای و مردمان را به بر پای خاستن برای عبادت خود ترغیب کرده ای و شب قدر را که از هزار ماه بهتر است تجلیل فرموده ای.و چون رمضان را به ما عطا کردی، ما را بر دیگر امتها فضیلت نهادی و از میان پیروان دیگر کیشها برگزیدی. پس ما به فرمان تو روزش را روزه داشتیم و شبش را به نماز برخاستیم،و با روزه داشتن و نماز خواندن در این ماه به رحمتی که ما را ارزانی داشته بودی روی نهادیم و آن را وسیله نیل به ثواب تو قرار دادیم.تویی که هر چه از تو خواهند توانی داشت و آنچه از فضل و احسان تو طلبند توانی داد و به خواستاران مقام قرب خود نزدیک هستی.ای خداوند، ماه رمضان در میان ما بس ستوده زیست و ما را مصاحب و یاری نیکو بودو گرانبهاترین سودهای مردم جهان را به ما ارزانی داشت. اما چون زمانش به سر رسید و مدتش و شمار روزهایش پایان گرفت، آهنگ رحیل کرد.ای خداوند، اینک با او وداع می کنیم، همانند وداع با عزیزی که فراقش بر ما گران است و رفتنش ما را غمگین و گرفتار وحشت تنهایی کند، عزیزی که او را بر ما پیمانی است که باید نگه داریم و حرمتی که باید رعایت کنیم و حقی که باید ادا نماییم. پس، اکنون می گوییم: بدرود ای بزرگ ترین ماه خداوند و ای عید اولیای خدا.

بعد

بدرود ای گرامی ترین اوقاتی که ما را مصاحب و یار بودی، ای بهترین ماه در همه روزها و ساعتها.

بدرود ای ماه دست یافتن به آرزوها، ای ماه سرشار از اعمال شایسته بندگان خداوند.بدرود ای یار و قرینی که چون باشی، قدرت بس جلیل است و چون رخت بر بندی، فراقت رنج افزا شود. ای مایه امید ما که دوریت برای ما بس دردناک است.بدرود ای همدم ما که چون بیایی، شادمانی و آرامش بر دل ما آری و چون بروی، رفتنت وحشت خیز است و تألم افزای.بدرود ای همسایه ای که تا با ما بودی، دلهای ما را رقت بود و گناهان ما را نقصان.بدرود ای یاریگر ما که در برابر شیطان یاریمان دادی و ای مصاحبی که راههای نیکی و فضیلت را پیش پای ما هموار ساختی.

بدرود که آزاد شدگان از عذاب خداوند، در تو چه بسیارند، و چه نیکبخت است آن که حرمت تو نگه داشت.بدرود که چه بسا گناهان که از نامه عمل ما زدودی و چه بسا عیبها که پوشیده داشتی.

بدورد که درنگ تو برای گنهکاران چه به درازا کشید و هیبت تو در دل مؤمنان چه بسیار بود.

بدرود ای ماهی که هیچ ماه دیگر را توان همسری با تو نیست.بدرود ای ماهی که تا تو بودی، امن و سلامت بود.بدرود ای آن که نه در مصاحبت تو کراهت بود و نه در معاشرتت ناپسندی.بدرود که سرشار از برکات بر ما در آمدی و ما را از آلودگی های گناه شست و شو دادی.بدرود که به هنگام وداع از تو نه غباری به دل داریم و نه از روزه ات ملالتی در خاطر.بدرود که هنوز فرا نرسیده از آمدنت شادمان بودیم و هنوز رخت بر نبسته از رفتنت اندوهناک.بدرود که چه بدیها که با آمدنت از ما دور شد و چه خیرات که ما را نصیب آمد.بدرود تو را و آن شب قدر تو را که از هزار ماه بهتر است.بدرود که دیروز که در میان ما بودی آزمند ماندنت بودیم و فردا که از میان ما خواهی رفت آتش اشتیاق در دل ما شعله خواهد کشید.بدرود تو را و آن فضل و کرم تو را که اینک از آن محروم مانده ایم. و بر آن برکات که پیش از این ما را داده بودی و اینک از کفش داده ایم.بار خدایا، ما آشنای این ماهیم، ماهی که ما را بدان شرف و منزلت دادی و به برکت نعمت و احسان خویش روزه داشتنش را توفیق دادی، در حالی که مردمان شقی قدرش را نشناختند و شور بختی خویش را از فضیلتش محروم ماندند.ای خداوند، تو بودی که ما را برگزیدی و به شناخت این ماه توفیق عنایت کردی و به سنت آن راه نمودی. تو بودی که ما را توفیق روزه داشتن و نمازگزاردن ارزانی داشتی، هر چند ما قصور ورزیدیم و اندکی از بسیار به جای آوردیم.بار خدایا، حمد تو راست در حالی که به بدکرداری خویش اقرار می کنیم و به تبهکاری خویش معترفیم. برای رضای توست اگر در اعماق دلمان پشیمان شده ایم و از سر صدق از تو پوزش می طلبیم.پس در برابر قصوری که در این ماه در طاعت تو ورزیده ایم، ما را پاداشی ده که به یاری آن بر فضیلت مرغوب دست یابیم و آن اندوخته های گوناگون را که به آن مشتاق شده ایم بستانیم.عذر تقصیر ما را در ادای حق خود بپذیر و عمر ما را تا رمضان دیگر دراز کن.

و چون به رمضان دیگر رسیدیم، یاریمان ده تا آن سان که سزای خداوندی توست عبادتت کنیم و ما را به منزلتی رسان که سزاوار طاعت توستو به چنان اعمال شایسته ای برگمار که ادای حق تو را در این رمضان و رمضان دیگر، بایسته باشد.بار خدایا، در این ماه اگر قصد گناه کرده ایم، یا مرتکب آن شده ایم،یا به عمد خطایی از ما سر زده، یا از سر فراموشی ستمی بر خود روا داشته ایم، یا پرده حرمت دیگری را دریده ایم،بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و گناه ما در پرده اغماض فرو پوش و ما را عفو کن و در برابر دیدگان شماتت کنندگان قرار مده و زبان طاعنان در حق ما دراز مگردان و ما را به رأفت پایان نیافتنی و فضل و کرم نقصان ناپذیر خود به کاری برگمار که خطاهایی را که در این ماه مرتکب شده ایم و تو آن را نپسندیده ای، از میان ببرد یا فرو پوشد.بار خدایا، درود بفرست بر محمد و خاندان او. ما از سپری شدن رمضان اندوهگینیم، تو ما را بر اندوه این فراق پاداش خیر ده و این روز عید و روز روزه گشادن را بر ما مبارک گردان.چنان کن که روز عید از شمار بهترین روزهایی باشد که بر ما گذشته و عفو تو را به سوی ما آورده و گناه ما را زدوده است. بار خدایا، گناهان آشکار و نهان ما را بیامرز.ای خداوند، با به پایان رسیدن این ماه ما را از لوث گناه پاک نمای و با رفتنش، از ورطه گناهان برهان و از نیکبخت ترین کسانی قرار ده که در آن به عبادت تو پرداخته اند و نصیبشان از همه بیشتر بوده و بیش از همه از آن بهره یافته اند.بار خدایا، اگر کسی از بندگان تو، حق این ماه آن چنان که شایسته اوست رعایت کرده و حرمتش نگه داشته و وظایف خود و احکام آن را به جای آورده و از گناهان پرهیز کرده و به تو تقرب جسته، آن سان که خشنودی تو نصیبش شده و رحمت تو بر او روی نهاده، ای خداوند، همانند مزدی که او را می دهی، از خزانه بی نیازیت به ما نیز ارزانی دار و چند برابر آن از فضل خود عطا فرمای،که خزاین فضل تو را نقصان نیست،بلکه همواره در افزایش است، و معادن احسان تو دستخوش فنا نشود و بخشش تو چه بخششی گواراست.بار خدایا، بر محمد و خاندانش درود بفرست و برای ما مزدی بنویس چونان مزد کسی که این ماه را تا روز قیامت روزه داشته و تو را عبادت کرده است.ای خداوند، ما در این روز فطر، روز عید و شادمانی مؤمنان، روز اجتماع مسلمانان به گرد یکدیگر،از هر گناه که مرتکب شده ایم و از هر کار زشت که زین پیش از ما سر زده، و از هر خیال بد که در دل خود پنهان داشته ایم، توبه می کنیم،توبه کسی که در دل خیال بازگشتش به گناه نیست و بار دیگر به گناه باز نگردد،توبه ای بی بازگشت، عاری از هر گونه شک و ریب.بار خدایا، چنین توبه ای را از ما بپذیر و از ما خشنود شو و ما را در آن توبه ثابت قدم گردان.ای خداوند، روزی ما ساز خوف از عقاب جهنم را و شوق به نعیم بهشت را، تا لذت آنچه را که از تو خواسته ایم در یابیم و از اندوه آنچه از آن به تو پناه می آوریم وارهیم.ای خداوند، ما را در شمار توبه کنندگانی در آور که محبت خود را به آنان ارزانی داشته ای و پذیرفته ای که به طاعت تو باز گردند، ای دادگرترین دادگران.ای خداوند، از پدران و مادران و همکیشان ما، آنان که دیده از جهان بسته اند و آنان که هنوز جام مرگ ننوشیده اند، در گذر.بار خدایا، بر محمد پیامبر ما و خاندان او درود بفرست همچنان که بر ملائکه مقربین خود درود فرستاده ای. و بر او و خاندانش درود بفرست، آن سان که بر پیامبران مرسل خود درود فرستاده ای.و درود بفرست بر او و خاندانش، آن سان که بندگان صالح خود را درود فرستاده ای، درودی بر تر از درود آنها، ای پروردگار جهانیان.درودی که برکت آن به ما رسد و سود آن نصیب ما گردد و سبب استجابت دعای ما شود،که تو کریم تر کسی هستی که بدو رغبت توان یافت و کارسازترین کسی هستی که بدو توکل توان کرد و تو خود بخشنده ترین کسان به سائلان درگاه خود هستی. و أنت علی کل شی ء قدیر.

پیشینه دانشگاه در اسلام:

بعثت رسول اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) با تحولات و تغییرات بنیادی، اصولی و بزرگ آغاز شد.در واقع، اسلام با یک «انقلاب فرهنگی بنیادی » آغاز شد و در یک برنامه زمان بندی شده، طی بیست و سه سال، قرآن مجید می بایست توسط استاد بزرگ قرآن یعنی رسول اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) برای عموم مردم، با یک «سبک و سیاق » ویژه ای تدریس و تفسیر می شد.مکه و مدینه، دو سرزمین سنبل و نمادگونه ای بودند که بصورت نمونه گیری قرآن مجید در آن سرزمین نازل و تدریس و تفسیر شد.وگرنه «کتاب کریم » برای تمام اعصار و برای تمام عرصه های زندگی کل بشریت می باشد.بعد از رحلت پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) رسالت اسلامی، از مرحله نبوت به مرحله دیگری به نام «امامت » تغییر یافت و هر کدام از امامان با یک استراتژی ویژه ای، به حفاظت از رسالت دست زدند.مثلا امام سجاد (علیه السلام) با یک استراتژی بسیار زیبا، آغاز به کار کرد که سه محور اساسی و اصولی کار امام عبارتند از:

1- دعا.

2- گریه

3- تربیت و آموزش بردگان وسپس آزاد ساختن آنها.

دانشگاه رسمی در تاریخ اسلام، از زمان امام باقر (علیه السلام) پایه گذاری شد.

«پیشوای پنجم طی مدت امامت خود، در همان شرایط نامساعد، به نشر و اشاعه حقایق و معارف الهی پرداخت و مشکلات علمی را تشریح نمود و جنبش علمی دامنه داری به وجود آورد که مقدمات تاسیس یک دانشگاه بزرگ اسلامی را که در دوران امامت فرزند گرامیش امام صادق (علیه السلام) به اوج عظمت رسید، پی ریزی کرد».«امام صادق (علیه السلام) با توجه به فرصت مناسب سیاسی که به وجود آمده بود، و با ملاحظه نیاز شدید جامعه و آمادگی زمینه اجتماعی، دنباله نهضت علمی و فرهنگی پدرش امام باقر (علیه السلام) را گرفت و حوزه وسیع علمی و دانشگاه بزرگی به وجود آورد و در رشته های مختلف علوم عقلی و نقلی آن روز، شاگردان بزرگ و برجسته ای همچون: هشام بن حکم، محمد بن مسلم، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن طاق، مفضل بن عمر، جابر بن حیان و...تربیت کرد که تعداد آنها را بالغ بر چهار هزار نفر نوشته اند.»در واقع، امام باقر (علیه السلام) علوم را شکافت و هزار نفر جوان مستعد و دانش جوی لایق و شایق جمع آوری فرمود و بنیاد علوم و مکتب اسلام را بر وجود آنان بنا نهاد و اساس علم و دین را بر آنها تعریف نمود و حس طلب ایشان را تحریک کرد و به کسب دانش تحریص و تشویق فرمود و این هزار نفر طلبه و سرمایه مکتب جعفری و مدرسه صادقی گردیدند. امام صادق (علیه السلام) با انتخاب استراتژی زیبا به نام دانشگاه، کارکرد و عملکرد پدر بزرگوارشان را «نهادینه » کردند وبا بوجود آوردن «فرهنگ شیعی » شیعیان و اعتقادات ناب آنها را بیمه کرد.امام صادق (علیه السلام) از طریق دانشگاه بزرگ، بیش از سی (30) سال زحمت و رنج، منابع و دایرة المعارف بزرگ دینی را به وجود آوردند که همیشه در مراکز علمی بزرگ دنیا نورافشانی می کنند.

​​​​​​

فاطمه مادر علی (علیه السلام) و دختراسد بن هاشم، یعنی دختر عموی شوهر خود ابوطالب بود، و آنها نخستین همسرانی بودند که به هاشم نسبت می رساندند. این بانوی بزرگزاده که افتخار پرستاری از پیغمبر خدا (صلی الله علیه و آله) را داشت، در روز13 رجب آن سال که درد زائیدن بروی فشار وارد ساخت، آمد و در مقابل کعبه، خانه خدا ایستاد و گفت: پروردگار! تو را به عظمت این خانه و به مقام کسی که آن را بنا کرده است، سوگند می دهم درد زائیدن را بر من آسان گردان!کسانی که ناظر بودند با کمال تعجب دیدند ناگهان ضلع بالای حجر الاسود شکست، و فاطمه همسرابوطالب به درون کعبه رفت و شکاف دیوار بهم آمد.  

سیری در جوانی امام علی (علیه السلام)

اسوه عاشقان

بر کسی پوشیده نیست که جوانی، حساس ترین دوران زندگی انسان است. در این دوره، همه قوای آدمی در اوج است و بسته به اینکه او چگونه از نیروهای خویش بهره گیری کند، بن مایه زندگی اش شکل می پذیرد. از آنجا که این دوران، اساسی ترین نقش را در تمامی مراحل زندگی ایفا می کند، پیروی از الگویی مناسب که وجود جوان بر اساس آن پایه ریزی شود و به بار بنشیند، اهمیت به سزایی دارد. دوران نوجوانی و جوانی امیرمؤمنان امام علی بن ابی طالب (علیه السلام)که در فراز و نشیب بسیاری سپری شد و از جنبه های گوناگون قابل تحلیل و الگوبرداری است، می تواند اسوه و سرمشق عالی برای جوانان برومند و فرهیخته میهن اسلامی و عاشقان و شیفتگان مکتب اهل بیت (علیهم السلام)باشد.

داوطلب دانش

هنگامی که آیه 32 سوره نساء نازل شد که در آن می فرماید: «و خداوند را از فضلش سؤال کنید»، یاران پیامبر درباره معنای فضل با یکدیگر گفت وگو می کردند تا سخن به اینجا رسید که: معنای واقعی آن چیست؟ چه کسی حاضر است آن را از پیامبر (صلی الله علیه و آله) بپرسد؟ در این هنگام، امام علی بن ابی طالب (علیه السلام) داوطلب شد و فرمود: من از ایشان خواهم پرسید. پس معنای فضل را از پیامبر سؤال کرد و آن حضرت در پاسخ فرمود: «خدای متعالی خلق را آفرید و روزیِ ایشان را از حلال، میانشان قسمت فرمود. [اما [حرام را نیز به آنان عرضه داشت و در دسترس آنان قرار داد. پس هر کسی به مال حرام روی آورد، به همان اندازه از روزی حلالش کاسته می شود و حساب آن نیز در قیامت از او کشیده خواهد شد».

 

 

​​​​​​

چون فاطمه(علیهاالسلام)فرزندش حسن را به دنیا آورد،به پدرش علی(علیه السلام)عرض کرد:نامی برای او بگذار،علی (علیه السلام)فرمود:من چنان نیستم که در مورد نامگذاری او به رسول خدا پیشی گرفته و سبقت جویم.در این وقت رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم)بیامد،و آن کودک را در پارچه زردی پیچیده،به نزد آن حضرت بردند.حضرت فرمود:مگر من به شما نگفته بودم که او را در پارچه زردنپیچید؟سپس آن پارچه را به کناری افکند و پارچه سفیدی گرفته و کودک را در آن پیچید،آنگاه رو به علی(علیه السلام)کرده فرمود:آیا او را نامگذاری کرده ای؟عرض کرد:من در نامگذاری وی به شما پیشی نمی گرفتم!رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم)فرمود:من هم در نامگذاری وی بر خدا سبقت نمی جویم!در این وقت خدای تبارک و تعالی به جبرئیل وحی فرمود که برای محمد پسری متولد شده،به نزد وی برو و سلامش برسان و تبریک و تهنیت گوی و به وی بگو:براستی که علی (علیه السلام)نزد تو به منزله هارون است از موسی،پس او را به نام پسر هارون نام بنه!جبرئیل از آسمان فرود آمد و از سوی خدای تعالی به وی تهنیت گفت و سپس اظهار داشت:خدای تبارک و تعالی تو را مأمور کرده که او را به نام پسر هارون نام بگذاری.رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم)پرسید :نام پسر هارون چیست؟عرض کرد:«شبر».فرمود:زبان من عربی است؟عرض کرد:نامش را«حسن»بگذار،و رسول خدا(صلی الله علیه وآله و سلم)او را حسن نامید.

وصیت نامه امام (علیه السلام)   

طبری در تاریخ و ابو الفرج اصفهانی در مقاتل الطالبیین وصیت نامه امیر مؤمنان (علیه السلام) را ذکر کرده اند.این وصیت نامه چنین است: «بسم الله الرحمن الرحیم. این وصیت نامه علی بن ابیطالب است.گواهی می دهد که معبودی جز خدای بی شریک نیست و محمد(صلی الله علیه وآله) بنده و پیامبر اوست که وی را با هدایت و آیین حق فرستاد که بر همه دینها چیرگی دهد اگر چه مشرکان آن را ناخوش دارند.نماز و عبادت و زندگی و مرگ من برای خدای بی شریک، پروردگار جهانیان است.چنین مامور شده ام و من از مسلمانانم.شما دو تن (حسن و حسین (علیهم السلام)) را به تقوای الهی سفارش می کنم.در جست وجوی دنیا نباشید اگر چه دنیا در جست وجوی شما باشد.و بر چیزی از دنیا که از دست شما می رود دریغ مخورید.جز حق مگویید و برای پاداش کار کنید (برای آخرت کار کنید.) دشمن ستمگر و یاور مظلوم و ستمدیده باشید.شما دو تن و همه فرزندان و خانواده ام و هر کس را که این وصیت نامه من به دست او می رسد به تقوای الهی و رعایت نظم در کارها و اصلاح میان خودتان سفارش می کنم.زیرا از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) شنیدم که می فرمود: اصلاح میان مردم برتر از تمام نماز و روزه است و دشمنی مکنید که باعث زوال دین است.و نیرویی نیست مگر به استعانت خدا.به خویشاوندان خود بنگرید.پس با آنها رفت و آمد کنید که خداوند محاسبه را بر شما سبک می کند.