SMMS

بسم الله الرّحمن الرّحیم

SMMS

بسم الله الرّحمن الرّحیم

SMMS

سلام...امیدوارم روز خوبی داشته باشید...

اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج

۲۲ مطلب در شهریور ۱۴۰۲ ثبت شده است

زندگی امام حسن عسکری (علیه السلام)

هشتم ربیع الثانی سال 232 ه . ق، خورشید مدینه طلوع دیگرگونه ای داشت. خانه امام هادی علیه السلام غرق شادی و نور بود و فرشتگان برای طواف دور گهواره امام حسن عسکری علیه السلام صف کشیده بودند. آن امام والامقام، پس از پدربزرگوارش، در 22 سالگی به امامت رسید و پس از شش سال امامت، در 28 سالگی شربت شهادت نوشید. در این مقاله به جنبه هایی از زندگی ایشان می پردازیم.

مادر

مادر امام حسن عسکری علیه السلام حُدَیث، حُدَیثه، سوسن و به قولی سلیل نام داشت. او از زنان پرهیزکار روزگار و دارای عالی ترین فضیلت ها بود. در روایت آمده است که وقتی مادر امام حسن عسکری علیه السلام نزد امام هادی علیه السلام آمد، ایشان فرمود: «سلیل، از آفت ها، پلیدی ها و ناپاکی ها محفوظ است.» سپس رو به او کرد و ادامه داد: «به همین زودی، خداوند حجت خود را به تو عطا می کند.

امام یازدهم

امام پس از امام هادی علیه السلام ، فرزندش ابومحمد حسن عسکری علیه السلام است. او از نظر دانش، زهد، خرد، عصمت، شجاعت، اخلاق و کرامت، سرآمد عصر خویش بود. در روایت آمده است که امام هادی علیه السلام فرمود: «پسرم، ابومحمد از نظر فطرت، خیرخواه ترین افراد خاندان پیامبر و از نظر محبت و برهان، معتبرترین آنهاست. او جانشین من است.

ابعاد هفتگانه فعالیت امام عسکری علیه السلام

امام عسکری، با وجود همه این فشارها و کنترلها و مراقبتهای بی وقفه حکومت عباسی، یک سلسله فعالیتهای سیاسی و اجتماعی و علمی در جهت حفظ اسلام و مبارزه با افکار ضد اسلامی انجام می داد که می توان آنها را بدین گونه خلاصه کرد:

1-کوششهای علمی در دفاع از آیین اسلام و رد اشکالها و شبهات مخالفان، و نیز تبیین اندیشه صحیح اسلامی;

2-ایجاد شبکه ارتباطی با شیعیان مناطق مختلف از طریق تعیین نمایندگان و اعزام پیکها و ارسال پیامها;

3-فعالیتهای سری سیاسی بر رغم تمامی کنترلها و مراقبتهای حکومت عباسی;

4-حمایت و پشتیبانی مالی از شیعیان، بویژه یاران خاص خود;

5-تقویت و توجیه سیاسی رجال و عناصر مهم شیعه در برابر مشکلات;

6-استفاده گسترده از آگاهی غیبی برای جلب منکران امامت و دلگرمی شیعیان;

7-آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت فرزند خود امام دوازدهم.

آماده سازی شیعیان برای دوران غیبت

از آنجا که غائب شدن امام و رهبر هر جمعیتی، یک حادثه غیر طبیعی و نامانوس است و باور کردن آن و نیز تحمل مشکلات ناشی از آن برای نوع مردم دشوار می باشد، پیامبر اسلام و امامان پیشین بتدریج مردم را با این موضوع آشنا ساخته و افکار را برای پذیرش آن آماده می کردند.

این تلاش در عصر امام هادی(علیه السلام)و امام عسکری(علیه السلام)که زمان غیبت نزدیک می شد، به صورت محسوس تری به چشم می خورد. چنانکه در زندگانی امام هادی دیدیم، آن حضرت اقدامات خود را نوعا توسط نمایندگان انجام می داد و کمتر شخصا با افراد تماس می گرفت.

در روایات آمده است هنگامى که خبر غصب فدک به حضرت صدیقه کبری رسید، لباس به تن کرده و چادر بر سر نهاد، و با گروهى از زنان فامیل و خدمتکاران خود بسوى مسجد روانه شد، در حالیکه راه رفتن او همانند راه رفتن پیامبر خدا بود، به مسجد پیامبر (ص) در آمد.

سپس لحظه‏ اى سکوت کرد تا همهمه مردم خاموش و گریه آنان ساکت شد و جوش و خروش ایشان آرام یافت، آن گاه کلامش را با حمد و ثناى الهى آغاز فرمود و درود بر رسول خدا فرستاد، در اینجا دوباره صداى گریه مردم برخاست، وقتى سکوت برقرار شد، کلام خویش را دنبال کرد و فرمود:

حمد و سپاس خداى را برآنچه ارزانى داشت، و شکر او را در آنچه الهام فرمود، و ثنا و شکر بر او بر آنچه پیش فرستاد، از نعمتهاى فراوانى که خلق فرمود و عطایاى گسترده ‏اى که اعطا کرد، و منّتهاى بی‏شمارى که ارزانى داشت، که شمارش از شمردن آنها عاجز، و نهایت آن از پاداش فراتر، و دامنه آن تا ابد از ادراک دورتر است، و مردمان را فراخواند، تا با شکرگزارى آنها نعمتها را زیاده گرداند، و با گستردگى آنها مردم را به سپاسگزارى خود متوجّه ساخت، و با دعوت نمودن به این نعمتها آنها را دو چندان کرد.

فَلَمَّا اِختارَ اللَّهُ لِنَبِیِّهِ دارَ اَنْبِیائِهِ وَ مَأْوى اَصْفِیائِهِ، ظَهَرَ فیکُمْ حَسْکَةُ النِّفاقِ، وَ سَمَلَ جِلْبابُ الدّینِ، وَ نَطَقَ کاظِمُ الْغاوینَ، وَ نَبَغَ خامِلُ الْاَقَلّینَ، وَ هَدَرَ فَنیقُ الْمُبْطِلینَ، فَخَطَرَ فی عَرَصاتِکُمْ، وَ اَطْلَعَ الشَّیْطانُ رَأْسَهُ مِنْ مَغْرَزِهِ، هاتِفاً بِکُمْ، فَأَلْفاکُمْ لِدَعْوَتِهِ مُسْتَجیبینَ، وَ لِلْغِرَّةِ فیهِ مُلاحِظینَ، ثُمَّ اسْتَنْهَضَکُمْ فَوَجَدَکُمْ خِفافاً، وَ اَحْمَشَکُمْ فَاَلْفاکُمْ غِضاباً، فَوَسَمْتُمْ غَیْرَ اِبِلِکُمْ، وَ وَرَدْتُمْ غَیْرَ مَشْرَبِکُمْ.
هذا، وَ الْعَهْدُ قَریبٌ، وَالْکَلْمُ رَحیبٌ، وَ الْجُرْحُ لَمَّا یَنْدَمِلُ، وَ الرَّسُولُ لَمَّا یُقْبَرُ، اِبْتِداراً زَعَمْتُمْ خَوْفَ الْفِتْنَةِ، اَلا فِی الْفِتْنَةِ سَقَطُوا، وَ اِنَّ جَهَنَّمَ لَمُحیطَةٌ بِالْکافِرینَ.فَهَیْهاتَ مِنْکُمْ، وَ کَیْفَ بِکُمْ، وَ اَنَّى تُؤْفَکُونَ، وَ کِتابُ اللَّهِ بَیْنَ اَظْهُرِکُمْ، اُمُورُهُ ظاهِرَةٌ، وَ اَحْکامُهُ زاهِرَةٌ، وَ اَعْلامُهُ باهِرَةٌ، و زَواجِرُهُ لائِحَةٌ، وَ اَوامِرُهُ واضِحَةٌ، وَ قَدْ خَلَّفْتُمُوهُ وَراءَ ظُهُورِکُمْ، أَرَغْبَةً عَنْهُ تُریدُونَ؟ اَمْ بِغَیْرِهِ تَحْکُمُونَ؟ بِئْسَ لِلظَّالمینَ بَدَلاً، وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْاِسْلامِ دیناً فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ، وَ هُوَ فِی الْاخِرَةِ مِنَ الْخاسِرینِ.

و آن گاه که خداوند براى پیامبرش خانه انبیاء و آرامگاه اصفیاء را برگزید، علائم نفاق در شما ظاهر گشت، و جامه دین کهنه، و سکوت گمراهان شکسته، و پست رتبه‏‌گان با قدر و منزلت گردیده، و شتر نازپرورده اهل باطل به صدا درآمد، و در خانه‏‌هایتان بیامد، و شیطان سر خویش را از مخفى‌‏گاه خود بیرون آورد، و شما را فراخواند، مشاهده کرد پاسخگوى دعوت او هستید، و براى فریب خوردن آماده‌اید، آنگاه از شما خواست که قیام کنید، و مشاهده کرد که به آسانى این کار را انجام مى‌‏دهید، شما را به غضب واداشت، و دید غضبناک هستید، پس بر شتران دیگران نشان زدید، و بر آبى که سهم شما نبود وارد شدید.

وَ قَدْ جَعَلْنا ما حاوَلْتِهِ فِی الْکِراعِ وَ السِّلاحِ، یُقاتِلُ بِهَا الْمُسْلِمُونَ وَ یُجاهِدُونَ الْکُفَّارَ، وَ یُجالِدُونَ الْمَرَدَةَ الْفُجَّارَ، وَ ذلِکَ بِاِجْماعِ الْمُسْلِمینَ، لَمْ اَنْفَرِدْ بِهِ وَحْدى،وَ لَمْ اَسْتَبِدْ بِما کانَ الرَّأْىُ عِنْدى، وَ هذِهِ حالی وَ مالی، هِیَ لَکِ وَ بَیْنَ یَدَیْکِ، لا تَزْوى عَنْکِ وَ لا نَدَّخِرُ دُونَکِ، وَ اَنَّکِ، وَ اَنْتِ سَیِّدَةُ اُمَّةِ اَبیکِ وَ الشَّجَرَةُ الطَّیِّبَةُ لِبَنیکِ، لا یُدْفَعُ مالَکِ مِنْ فَضْلِکِ، وَ لا یُوضَعُ فی فَرْعِکِ وَ اَصْلِکِ، حُکْمُکِ نافِذٌ فیما مَلَّکَتْ یَداىَ، فَهَلْ تَرَیِنَّ اَنْ اُخالِفَ فی ذاکَ اَباکِ (صَلَّى اللَّهُ عَلَیْهِ وَ الِهِ وَ سَلَّمَ).

حضرت فاطمه سلام الله علیه

 مادر وی خدیجه دختر خویلد، مادر مؤمنان بود.فاطمه کوچک ترین دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) و محبوب ترین آنان در نزد وی بود.سلاله رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) جز از فاطمه،از دیگر دخترانش منقطع شد.

میلاد فاطمه (علیها السلام)

وی دو سال پس از بعثت در روز جمعه بیستم ماه جمادی الاخر،در شهر مکه پا به عرصه وجود نهاد. بنابر روایتی فاطمه(علیها السلام) در سال پنجم بعثت به دنیا آمد. در حدیثی از امام باقر (ع) روایت شده است که فرمود:«فاطمه(علیها السلام) پنج سال پس از (آغاز) نبوت به دنیاآمدودرآن هنگام قریش خانه کعبه را می ساختند.»این اشتباه شاید از راوی حدیث نشات گرفته و یا آن که از طرف نساخ در آن سهوی روی داده باشد.زیرا بنای کعبه پیش از نبوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) بوده نه پس از آن و دلیل ما بر صحت این امر حدیثی است که در کتاب مقاتل الطالبین آمده مبنی بر آن که فاطمه پیش از نبوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) زاده شد و در آن هنگام قریش کعبه را بنا می کردند.آن حضرت زمانی به دنیا آمد که چهل و یک سال از عمر پیامبر می گذشت.بنابر قول اینان فاطمه پس از گذشت یک سال از نبوت پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) زاده شده است.

نام و لقب های حضرت فاطمه (علیها السلام)

هر یک از نام های حضرت زهرا(علیها السلام)به بعد خاصی از شخصیت و کمالات و فضلیت های اخلاقی و الهی آن بانوی بزرگ دلالت دارد . بنابراین، یکی از راه های آشنایی با شخصیت حضرت زهراعلیها السلام تعمق در مفهوم این نام هاست . در اینجا، به صورت بسیار مختصر توضیحاتی مربوط به برخی از لقب های حضرت را، که در روایت وارد شده است، ارائه می گردد . امید که موجب آشنایی بیش تر با شخصیت بی نظیر این الگوی بزرگ انسان الهی باشد .

وفات مادر

به فاصله ای اندک از پایان محاصره ی شعب ابوطالب عموی پیامبر و خدیجه همسر او وفات یافتند و به این ترتیب فاطمه در پنج سالگی مادر خود را از دست داد. آری آن شب دیگر چشمان مهربان خدیجه نمی توانست چشم معصوم فاطمه را ببیند، به همین جهت بانوان حاضر او را بیرون بردند و سرانجام اولین بانوئی که اسلام را پذیرفت درگذشت.

امام صادق (علیه السلام) می فرمود: «وقتی خدیجه از دنیا رفت، فاطمه نزد پدر آمد او که مضطرب بود، پرسید:, مادرم کجاست؟، حضرت به او جواب نداد؛ اما فاطمه دست بردار نبود و پشت سرهم از مادر می پرسید. از اهل خانه نیز سراغ مادرش را می گرفت. در آن حال جبرییل از جانب خداوند نازل شد و به پیامبر گفت:, پروردگارت امر می کند به فاطمه سلام برسان و بگو مادر تو در خانه ای از خانه های بهشت است که از نی ساخته شده است و نی ها را در طلا نصب کرده اند، ستون های آن از یاقوت سرخ است و در میان قصر آسیه زن فرعون و مریم دختر عمران هستند.،

شفاعتگر روز جزا

پیامبر(صلی الله علیه و آله)در برخی از سخنان خویش دختر گرامی خود را شفاعتگر روز جزا خوانده است.

در مورد این مقام زهرا(علیها السلام)  در روایات چنین آمده: روزی جابر به امام باقر(علیه  السلام)  می گوید: فدایتان گردم، حدیثی در فضیلت جده تان برای من بیان نمایید تا با بیان آن برای شیعیان باعث شادی آن ها شوم. امام فرمود: زمانی که قیامت برپا شود،برای انبیاء منابری از نور قرار می دهند اما منبر من از همه منابر بالاتر است سپس ندا می رسد ای محمد خطبه بخوان و من خطبه ای می خوانم که مانند آن را هیچ نبی و رسولی نخوانده است.... سپس منادی ندا کند کجاست فاطمه(علیها السلام)  ...و او با هزاران فرشته وارد محشر شده و به طرف بهشت می رود،

ازدواج امیر المؤمنین  با فاطمه (علیه السلام)

از حوادث سال دوم هجرت ازدواج حضرت  علی(علیه السلام) با فاطمه دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)بود که به امر پروردگار صورت گرفت.

و ملخص آن، چنانکه در روایات بسیاری از شیعه و اهل سنت رسیده است، چنان بود که چون فاطمه به سن رشد رسید بزرگان اصحاب آن حضرت از مهاجر و انصار برای خواستگاری فاطمه به نزد رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم)آمدند و پاسخی که پیغمبر خدا به همه آنها می داد این بود که من در مورد ازدواج فاطمه منتظر فرمان و دستور خدا هستم و گاهی هم صغر سن و کم سالی فاطمه را دلیل بر رد درخواستشان ذکر می فرمود و کسی که تا به آن روز به این عنوان نزد پیغمبر(صلی الله علیه و آله و سلم)نرفته بود، علی(ع)بود.

فاطمه علیهاالسلام در سوگ پدر

روشن است دختری که آنچنان علاقه و محبتی به پدر خویش دارد، در سوگ از دست دادن او چه خواهد کرد و چگونه عزاداری و سوگواری خواهد نمود؟ مخصوصا اگر این مصیبت همراه با مصیبتهای دیگری شود.

1. ناله در هنگام رحلت

در لحظه های غمبار رحلت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و واپسین لحظه های عمر او در این دنیا، امیر مؤمنان علیه السلام ، فاطمه زهرا علیهاالسلام و حسنین علیهماالسلام در اطراف بستر رسول خدا صلی الله علیه و آله حلقه زده و با چشمانی اشکبار نظاره گر غروب خورشید رسالت بودند. حضرت خواست سخنی بفرماید، اما نتوانست و با چشم اشکبار، بی حال در بستر افتاد. فاطمه علیهاالسلام با مشاهده این منظره به فریاد آمد و اظهار داشت:

 

سوره بقره

وَ اُذْکُرُوا اَللّٰهَ فِی أَیّٰامٍ مَعْدُودٰاتٍ فَمَنْ تَعَجَّلَ فِی یَوْمَیْنِ فَلاٰ إِثْمَ عَلَیْهِ وَ مَنْ تَأَخَّرَ فَلاٰ إِثْمَ عَلَیْهِ لِمَنِ اِتَّقىٰ وَ اِتَّقُوا اَللّٰهَ وَ اِعْلَمُوا أَنَّکُمْ إِلَیْهِ تُحْشَرُونَ ﴿٢٠٣﴾ وَ مِنَ اَلنّٰاسِ مَنْ یُعْجِبُکَ قَوْلُهُ فِی اَلْحَیٰاةِ اَلدُّنْیٰا وَ یُشْهِدُ اَللّٰهَ عَلىٰ مٰا فِی قَلْبِهِ وَ هُوَ أَلَدُّ اَلْخِصٰامِ﴿٢٠۴ وَ إِذٰا تَوَلّٰى سَعىٰ فِی اَلْأَرْضِ لِیُفْسِدَ فِیهٰا وَ یُهْلِکَ اَلْحَرْثَ وَ اَلنَّسْلَ وَ اَللّٰهُ لاٰ یُحِبُّ اَلْفَسٰادَ ﴿٢٠۵ وَ إِذٰا قِیلَ لَهُ اِتَّقِ اَللّٰهَ أَخَذَتْهُ اَلْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ اَلْمِهٰادُ ﴿٢٠۶ وَ مِنَ اَلنّٰاسِ مَنْ یَشْرِی نَفْسَهُ اِبْتِغٰاءَ مَرْضٰاتِ اَللّٰهِ وَ اَللّٰهُ رَؤُفٌ بِالْعِبٰادِ﴿٢٠٧﴾ یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا اُدْخُلُوا فِی اَلسِّلْمِ کَافَّةً وَ لاٰ تَتَّبِعُوا خُطُوٰاتِ اَلشَّیْطٰانِ إِنَّهُ لَکُمْ عَدُوٌّ مُبِینٌ ﴿٢٠٨﴾ فَإِنْ زَلَلْتُمْ مِنْ بَعْدِ مٰا جٰاءَتْکُمُ اَلْبَیِّنٰاتُ فَاعْلَمُوا أَنَّ اَللّٰهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ ﴿٢٠٩﴾ هَلْ یَنْظُرُونَ إِلاّٰ أَنْ یَأْتِیَهُمُ اَللّٰهُ فِی ظُلَلٍ مِنَ اَلْغَمٰامِ وَ اَلْمَلاٰئِکَةُ وَ قُضِیَ اَلْأَمْرُ وَ إِلَى اَللّٰهِ تُرْجَعُ اَلْأُمُورُ ﴿٢١٠﴾

و خدا را در روزهای معیّنی یاد کنید! (روزهای 11 و 12 و 13 ماه ذی حجه). و هر کس شتاب کند، (و ذکر خدا را) در دو روز انجام دهد، گناهی بر او نیست، و هر که تأخیر کند، (و سه روز انجام دهد نیز) گناهی بر او نیست؛ برای کسی که تقوا پیشه کند. و از خدا بپرهیزید! و بدانید شما به سوی او محشور خواهید شد! (٢٠٣) 

نوید نورانی

مادر رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم) در جمره وسطی (که در خانه عبداللّه واقع بود) باردار شد، تا آنکه شب جمعه هفدهم ربیع الاول 570 میلادی، 55 روز پس از رخداد عام الفیل فرا رسید. مکه در آرامش شبانه سر بر بستر نهاد. کعبه آن خانه سرافراز توحید در سکوت شبانه و در زمزمه نسیم، چشم به آسمان ها داشت.

ازدواج با خدیجه

در دورانی که پیغمبر(صلی الله علیه و آله)   سنین بین بیست تا بیست و پنج سالگی را می گذرانید، ابوطالب از خدیجه دختر خویلد بانوی نامدار قریش که ازنجابت و اصالت و عقل و فهم و درایت فراوان برخوردار و در نیای چهارم (قصی بن کلاب) با پیغمبر شریک بود، تقاضا نمود سرمایه ای در اختیار بردارزاده اش «محمد» بگذارد، تا او نیز خود به کار تجارت اشتغال ورزد.

حضرت خاتم الانبیاء (صلی الله علیه و آله وسلم) در راه نشر معارف الهی و رسالت آسمانی خود آن چنان آزار و اذیت دید و مشکلات و سختیها را متحمل شد که هیچ یک از رهبران الهی مثل آن بزرگوار گرفتار موانع راه رسالت نبودند . به همین جهت، همواره می فرمود: «ما اوذی نبی مثل ما اوذیت هیچ پیامبری همانند من مورد آزار و اذیت قرار نگرفت .»در برخی آیات قرآن به مشکلات و گرفتاریهای پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) اشاره شده است . در سوره حجر می فرماید: «وقالوا یا ایها الذی نزل علیه الذکر انک لمجنون» «و مخالفین آن حضرت گفتند: ای کسی که آیات خدا به او نازل می شود، همانا تو دیوانه هستی!»اما رسول بزرگوار اسلام در برابر مشکلات و گرفتاریها، مثل کوهی استوار ایستاد و بر رسالت الهی خود اصرار ورزید و لحظه ای خم به ابرو نیاورد .

محاصره اقتصادی پیغمبر(صلی الله علیه و آله)  و بنی هاشم از طرف قریش

سران قریش که از نقشه های قبلی خود نتیجه نگرفتند، پیغمبر(صلی الله علیه و آله)  را سخت تحت مراقبت قرار دادند واز هر فرصت برای آزار رساندن به آن حضرت خودداری نمی کردند. سران هر قبیله، افراد مسلمان خود را شکنجه می دادند و آنها را وا می داشتند که از اسلام و پیغمبر(صلی الله علیه و آله)  برگردند.پیغمبر(صلی الله علیه و آله)  هم که وضع را چنین دید موضوع را با ابوطالب عموی خود در میان گذاشت و هردو صلاح را در آن دیدند که برایدوری از قریش و حفظ از گزند آنان کلیه مردان وزنان بنی هاشم به دفاع از پیغمبر(صلی الله علیه و آله)  پناه به دره ای واقع در بیرون مکه ببرند.

نخستین مهاجر

پس از دستور مهاجرت، نخستین خانواده ای که عازم هجرت به شهر یثرب گردیدند خانواده ابو سلمه بود، ابو سلمه که ازآزار مشرکین به تنگ آمده بود قبلا نیز یک بار به حبشه هجرت کرده بود پس از این رخصت، همسرش ام سلمه را (که بعدهابه همسری رسول خدا - (صلی الله علیه و آله)  - در آمد) با فرزندش سلمه برداشت تا بسمت یثرب حرکت کند.

نگاهی به دلایل گسترش اسلام در یثرب (مدینه)

مطالعه چگونگی گسترش اسلام در مدینه نشان از تفاوت ملموس آن با گرایش مردم مکه و طائف دارد. بر خلاف آن دو مرکز، اسلام از همان سالهای یازدهم و دوازدهم به بعد که پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم)     به فکر پایگاهی در خارج مکه افتاد، به طور گسترده پذیرای اسلام شدند و زمینه را برای انتقال پایگاه اسلام، به آن شهر آماده کردند. بنا بر این لازم است نگاهی به دلایل تفاوت این بسترها بیندازیم.

 

سراقة در تعقیب رسول خدا

سراقة بن مالک - یکی از افراد سرشناس مکه و سوار کاران عرب در زمان خود بود - گوید: من با افراد قبیله خود دور هم نشسته بودیم که مردی از همان قبیله از راه رسید و در برابر ماایستاده گفت:

- بخدا سوگند من سه نفر را دیدم که بسوی یثرب میرفتندگمان من این است که محمد و همراهانش بودند!من دانستم راست میگوید اما برای اینکه آنها که این حرف را شنیدند به طمع جایزه بزرگ قریش به سوی یثرب براه نیفتند بدو گفتم: نه آنها محمد و همراهانش نبوده اند بلکه آنان افراد فلان قبیله اند که در تعقیب گمشده خود میگشته اند!